متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه دیالوگ هایی زیبا از رمان های خارجی

دوست دارید بازم دیالوگ بزارم؟ چطورن؟

  • آره، عالین

    رای 24 100.0%
  • نه، خیلی بده

    رای 0 0.0%
  • افتضاح، ادامه نده

    رای 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    24
  • نظرسنجی بسته .
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #11
نام رمان: Fifty shades darker
نویسنده: ای.ال.جیمز

*آنا: من برای تو خوب نیستم .
کریستین: چی؟؟ چرا این فکر رو میکنی؟ چطور ممکنه که این فکر رو بکنی؟
آنا: من نمیتونم هر چیزی رو که تو نیاز داری باشم .
کریستین: تو تموم چیزی هستی که من نیاز دارم.
 
امضا : Just sara=[

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #12
نام رمان: Fifty shades darker
نویسنده: ای.ال.جیمز

* کریستین: داری فرار میکنی؟؟
آنا در ذهنش:چی میخوام بگم ؟ من به زمان نیاز دارم، زمان برای تحلیل تموم این مسائل... بهم زمان بده.
کریستین: نمیتونی
آنا:کریستین ... من... .
کریستین: نه، نه !
آنا:من....
کریستین: نمیتونی بری. انا من عاشقتم!

 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #13
نام رمان: Fifty shades darker
نویسنده: ای.ال.جیمز

* آنا: این اصال یه درخواست ازدواج رمانتیک نبود.
کریستین: مثل همیشه نکته ی خوبی بود خانم استیل.پس این به معنی نه نیست؟
آنا: نه اقای گری به معنی نه نیست ولی به معنی اره هم نیست. تو الان این کار رو فقط بخاطر اینکه ترسیدی و به من اعتماد نداری کردی.
کریستین: نه من این کار رو کردم چون من بالاخره یکی رو پیدا کردم که میخوام باقی عمرم رو باهاش بگذرونم؛من فک نمیکردم که این اتفاق هیچ وقت برای من بیوفته.
 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #14
نام رمان:After1
نویسنده:آنا تاد

* هری: تو فکر میکنی من آدمه بدیم؟
تسا: آره
هری: نیستم.خب شاید هستم.ولی میخوام که تو..
تسا: میخوای من چی؟
هری: هیچی.
تسا: من باید برم.
هری: نرو.
تسا: چرا نرم؟ میخوای دوباره بهم فحش بدی؟
هری: به من پشت نکن.
تسا: من باید زودتر از این بهت پشت میکردم.
 
آخرین ویرایش

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #15
نام رمان:After1
نویسنده:آنا تاد

* هری: بعد از اون تجربمون که یه کار اشتباه بود.من خیلی حس بدی پیدا کردم وقتی تو اونطوری از ماشینم رفتی بیرون.
تسا: من شک دارم.
هری: نه این درسته، قسم میخورم؛ میدونم تو فکر میکنی من آدمه بدیم... ولی تو با من کاری میکنی که....
تسا: جمله تو تموم کن یا من از اینجا میرم.
هری: تو...تو کاری می‌کنی که من خوب باشم...میخوام بخاطر تو خوب باشم تس.
 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #16
نام رمان: Monster In His Eyes
نویسنده: جِی. اِم. دارهوور

* نیز: تو اسباب بازی مورد علاقه منی.
کاریسا: میخوام که باشم.
نیز: هستی؛ فکر میکردم که میتونم یکم باهات بازی کنم و بعد بزارم بری...اما یه بار که داشتمت کاریسا، مجبور شدم نگهت دارم. نتونستم بزارم بری.
کاریسا: پس نزار.
نیز: نمیزارم....نمیتونم بزارم....تو الان دیگه مال منی.

 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #17
نام رمان: Monster In His Eyes
نویسنده: جِی. اِم. دارهوور

* نیز: تو یه گربه کوچولوی بامزه ای.
کاریسا: نیستم.
نیز: هستی، ممکنه با عصبانیت غرغر کنی
، پرخاش کنی و میو میو کنی/ شایدم گاهی اون پنجولاتو بیرون بکشی اما من میدونم چجوری رامت کنم.من پادشاه جنگلم، من شکارچیم.
کاریسا: و این منو تبدیل به شکارت میکنه؟
نیز: نه، این تو رو تبدیل به ملکم میکنه.
 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #18
نام رمان: Target on our backs
نویسنده: جِی. اِم. دارهوور

*ویتاله: چندی پیش ، در یک نمازخانه در وگاس ، قسم خوردم که دوست دارم کریسا را برای بقیه روزهایم دوست داشته باشم.اما هیچ کس قول نامحدودی از فردا ها را نداد.هیچ کس وعده داده نشده برای همیشه.بعضی اوقات ، امروز همه ما مانده است.
 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #19
نام رمان: Iron Princess
نویسنده:مگان مارج

* تمپرس: اون یک رازه. یک معما! هویت اون یک راز دفن شده زیر لایه هایی از فریبه. اعتیادی که قادر به ترکش نیستم. جاذبه ای که نمیتونم باهاش بجنگم. و بعد فهمیدم دقیقا اون کیه... مردی خطرناکتر از شیطان.
الان نیاز دارم که هرچیزی که برام مهمه رو نجات بدم. باید عقب بکشم. از خودم در مقابل خطری که هر لحظه با هر قدم به او نزدیک میشم محافظت کنم. این در حالی آسان خواهد بود که من بتونم جلوی خودمو بگیرم و عاشقش نشم.
 

Just sara=[

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
280
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #20
نام رمان: After1
نویسنده: آنا تاد

* تسا: من از اون آدمی که میشم وقتی با توام خوشم نمیاد.نمیخوام اینجوری باشم.متنفرم از اینکه بهت راحت اجازه میدم اون همه بلا های بدی سرم بیاری.
هری: تو کی هستی وقتی با منی؟
تسا: کسی که نمیخوام باشم.کسی که به دوست پسرش خ**یا*نت میکنه و همیشه گریه میکنه.
هری: میخوای بدونی چه آدمی میشی وقتی با منی؟
تسا:....
هری: خودت؛ فکر کنم این توئه واقعیته. تو همیشه مشغولی و نگرانی مردم دربارت چه فکری میکنن.بدون اینکه خودت بفهمی.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا