متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار چی خیلی زیاد شما رو...

  • نویسنده موضوع آتابای
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 45
  • بازدیدها 1,614
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #11
به یا خری چت میکردم
فامیل بودیم
منم کاملا بی منظور
محض سرگرمی باش حرف میزدم
اکثر اوقات هم حوصله‌شو نداشتم
ولی چون خر بود نمیفهمید
چندبار ک کوتاه جوابشو دادم، فهمید اعصابشو ندارم
آخرش برگشت گفت ناراحتی بام حرف میزنی؟
منم برا اینکه بدبخت ضایع نشه حقیقت رو نگفتم
گفتم نه این چه حرفیه و فلان
گفت میدونی برا چی چندبار این سوالو پرسیدم
گفتم نه
گفت برا اینکه بفهمم کسی که باهاش چت میکنم هنوزم دوس داره بام چت کنه یا نه
این حرفش خیلی حرف داشت
اتیش گرفتم اصن
هر چی ب دهنم رسید، ب طور محترمانه و مودبانه گفتم
طوری که اخرش گفت ینی پیام ندم؟
گفتم نه
گفت باشه


تازه از بلک لیست درش اوردم :straight-face:

 
امضا : Maede Shams

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #12
اینی که میگم برای من عصبی کننده بود
چون...
شخصیه نمیگم :straight-face:
اما اون بنده خدا فقط شوخی میکرد

یه جایی رفته بودیم
اتاق پینگ پنگ داشت
ولی قسمت مردونه زنونه‌ش جدا بود
من و دختر داییم و پسرداییم و داداشم با دوتا پسر دیگه بودیم
بی‌توجه به اون «ورود بانوان ممنوع» روی در، رفتیم تو
من و دخترداییم نشسته بودیم روی یکی از میزها و پینگ پنگ دوبل اونا رو (حال توضیحشو ندارم؛ برید سرچ کنید) نگاه میکردیم.
دخترداییم یهو برگشت گفت مائده حواست هست که ما نباید اینجا باشیم؟
اومدم بگم «گشت ارشاد رفته نماز جماعت، اشکال نداره» که پسرداییم وسط بازی گفت:
«نه چه اشکالی داره؟ شمام که ریش و سبیل دارید! از خودمونید.»
من و دخترداییم به هم نگاه کردیم. اونو نمیدونم ولی من تو فکر ۳روز قبلش بودم که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams

♡Mahdiyeh♡

کاربر حرفه‌ای
سطح
38
 
ارسالی‌ها
2,539
پسندها
40,917
امتیازها
71,673
مدال‌ها
21
سن
24
  • #13
اینکه از دوست هام بخوام جدا شم به هر بهونه ای خیلی عصبی و دلگیرم میکنه
 

ANGEL

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
204
پسندها
3,442
امتیازها
16,513
مدال‌ها
11
  • #14
اینکه به یه نفر بگی کاری رو انجام نده اما بدتر بره انجام بده ....
و کل فامیل من رو عصبی میکنن ...از بس که ... هستن :30:
 

mehrabi83

کاربر فعال
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,196
پسندها
67,292
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
  • #15
اون لحظه که با اوج احساس داری ساز میزنی...
مامانت میاد تو میگه:
.
.
درساتو خوندی که نشستی پا این کوفتی؟!

اون لحظه من کلا این شکلیم::banghead:
 
امضا : mehrabi83

mehrabi83

کاربر فعال
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,196
پسندها
67,292
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
  • #16
برای امتحان کل کتاب رو تقلب نوشتی:
.
.
.
مراقب بالا سرته:mellowsmiley:
 
امضا : mehrabi83

Dizzy

کاربر انجمن
سطح
28
 
ارسالی‌ها
358
پسندها
27,755
امتیازها
49,663
مدال‌ها
16
  • #17
اینکه سلام کنم با سر جواب بده ...
وسط چت یه هو بره اما هنوز آنلاین باشه..
باید ..اینارو...
 
امضا : Dizzy

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,374
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #18
باتوجه به پست مهرا
همونجایی که مطمئنی ت امتحان میاد رو تقلب نوشتی
بعد باخیال راحت کتابو بستی نشستی پا انجمن و اینستا و تل و واتس و سروش و ایتا و بله و...(یکی منو ا برق بکشه)
میبینی کلمه‌ی قبل از شروع تقلبات اومده ولی اون تقلبا نیومده :straight-face: :straight-face: :straight-face: :straight-face:
بر اساس واقعیت :a050:
 
امضا : Maede Shams

merry

نویسنده انجمن
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,225
پسندها
34,858
امتیازها
60,573
مدال‌ها
22
سن
22
  • #19
وقتی به پسرداییم فحش عمه میدم بعد تازه یادم میاد عمه ش مامان خودمه :|
 
امضا : merry

Aina_Z7

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
39
 
ارسالی‌ها
1,361
پسندها
57,990
امتیازها
60,572
مدال‌ها
29
  • مدیر
  • #20
با پسر عموم داشتیم اتیش روشن میکردیم(منم مژه هام بلنده) حشره کش زد به اتیش زد بالا کلا مژه هامو سوزوند انقد زورم گرفت که دیگه بعدشو نمیگم... :pardon::mellowsmiley:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا