امروز با گوشواره و ماسک و عینک و هندزفری داشتم تو خیابون میرفتم
یهو گوشم به صدا در اومد و گفت :
خجالت نکش میخوای دو کیلو هم موز و میوه بخر ازم آویزن کن
ًبازرس آموزش وپروش وسط سال میره سر کلاس.
بعد از معرفی خودش میخواد ببینه شاگردا چقدر اطلاعات دارن. ازیکیشون میپرسه:
میدونی درب خیبر رو چه کسی کنده؟
بچه میزنه زیرگریه و میگه: آقا بخدا ما نکندیم.
به معلمش میگه: این محصلت داره چی میگه؟؟؟
معلم میگه: راست میگه، من میشناسمش، بچه خوبیه، از این کارها نمیکنه.
بازرسه عصبانی میره پیش معاون و جریان رومیگه، اونم میگه:شما اصلا خودتو ناراحت نکن. چقدرخسارتشه تاخودم تقدیم کنم.
بازرس دیگه جوش میاره و میره پیش مدیر و کل ماجرا رو تعریف میکنه.
مدیر میگه: آقا ما شیفت بعد از ظهرم داریم، حالا از اونام بپرس شاید اونا کنده باشن؟!؟
در طول روز فکرایی از که از ذهنم عبور میکنن اینجوری هستن :
خوابم میاد- گشنمه-جیش دارم-خسته شدم-
برم بیرون - گرمه و....
شب که میشه اینجوری میشه :
هدف از خلقت - آینده چی میشه- چی شد که اینجوری شد -چیکار باید بکنم - نقدی بر فلسفه دکارتی - چرا گفت نه ؟ - آسیب شناسی سوسیالیزم و ...