دنباله دار دوست دارید توی چه جور جایی تا ابد زندگی کنید؟!

[رویای محال]

بچه‌ها سلام.
میگم شنیدین هر کسی یه رویایی داره که مبخواد تبدیل به واقعیتش کنه و توش زندگی کنه؟!
مثلا یکی دوست داره تو ویلای خوشگل و خوب تا ابد زندگی کنه، یکی دوست داره وسط جنگل کلبه داشته باشه و توش زندگی کنه، یکی دوست داره توی سفر باشه و دائماً بگرده و اونجوری زندگی کنه.
یکی دوست داره دائماً بارون بباره و توی بالکن خونشون باشه و همیشه اونجا زندگی کنه
شما دوست دارید چه جور جایی زندگی کنید؟!

 

[ANAM CARA]

دوست دارم همیشه تو بغلش زندگی کنم. Danny

 

[•|DADA BUG|•]

یه جای قشنگ و آروم پر از آرامش
یه کلبه چوبی خوش‌بو بین اقیانوس و جنگل
اقیانوس شیشه‌ای که شن‌وماسه‌ها و سنگاش از الماس و نقرن و به راحتی میشه موجودات رنگی داخلش رو دید
طرف جنگلشم سرسبز و پراز درخت که بوی زندگی میده
هروقت دلم خواست شب بشه و بتونم ماه همیشه کاملش رو ببینم
آسمون شبش معرکه باشه و بشه کهشانارو دید و... =))
از همه مهم‌تر اونجا هیچ آدمی نباشه

 

[Deleted]

یه جای قشنگ و آروم پر از آرامش
یه کلبه چوبی خوش‌بو بین اقیانوس و جنگل
اقیانوس شیشه‌ای که شن‌وماسه‌ها و سنگاش از الماس و نقرن و به راحتی میشه موجودات رنگی داخلش رو دید
طرف جنگلشم سرسبز و پراز درخت که بوی زندگی میده
هروقت دلم خواست شب بشه و بتونم ماه همیشه کاملش رو ببینم
آسمون شبش معرکه باشه و بشه کهشانارو دید و... =))
از همه مهم‌تر اونجا هیچ آدمی نباشه

همین که ایشون گفت.
البته ی رستورانم باشه که شبا خودمو به پیتزا مهمون کنم.

 

[مارینا آروین]

یه کلبه تو ی جنگل دور افتاده دور از شهر و آدما و هیاهو
خودم باشم و حیوونای جنگل شب با صدای زوزه گرگ به خواب برم و صبم با صدای پرنده های جنگل بیدار شم

 

[ماهی قرمز؛]

جایی که صدای آدما رو نشنوم، با خانوادم و عزیزام...

 

[Fateme Alinejad]

آرزومه با خانواده‌ام و یه دختر که به سرپرستی گرفتم توی لندن تو یه خونه آپارتمانی با عنوان بهترین جراح قلب و عروق زندگی کنم.

 

[m.sina]

یه روستایی که دور از هیاهوی شهر باشه البته با امکانات کامل رفاهی

 

[ماهی قرمز؛]

یه روستای کوچیك خوش آب و هوا... و مردم مهربون و یه خونه‌ی با امکانات. با یه باغچه کوچولو برای خودم که توش گل و سبزی دارم.
ام همیشه هم هواش ابری باشه

 

[Azadeh✿]

دوست دارم یه دزد دریایی باشم تو قرن هجده تو دریای کارائیب به خاطر همین سرگذشت خیالیم رو نوشتم با نام «خاطرات یک دزد دریایی ناتمام»

یا یه اشراف زاده باشم بازم تو قرن هجده اروپا

یا یه زن عادی تو سال های قرن بیستم تو ایران
اوووه خیلی زیادن