سلام دوستان
قبلا رمانی خونده بودم در مورد مردی بود صاحب رستوران و دو پسر بچه و مجرد بود و فقط دوست دختر داشت و دختری که در محله سطح پایینی زندگی می کرد. پدر این اقا از طریقی این دخترو وارد رستوران و کار می کنه. بعدها چون بچها نیاز به مراقبت داشتن این دخترو برای نگه داری از بچهاش استخدام می کنه .... بقیش یادم نیست
ممنون می شم اگه می دونین اسمش چیه بهم بگین.
سلام
یه دختر بود که به دلایلی بچشو شوهرشو ول کرد بعدش شوهرش پیداش کرد شرط گذاشت باید تا وقتی که بچش دوسالش میشه و شیر میخوره باید باهاش زندگی کنه تا اینجاش یادمه میشه اسمشو بگین
[اگر اسم دختره شمیم و اسم پسره ارین باشه رمان بمون کنارم جلد دومشه
سلام یه رمان رو چند سال پیش خوندم که اسمشو یادم نیست رمان در باره یه دختره بود که پدر و مادرشو توی تصادف از دست میده و پیش پدر بزرگش زندگی میکنه این دختر دانشجوی تاتره و پدر بزرگش میخواد که اون با پسر داییش که موسیقی خونده ازدواج کنه ولی اون راضی نمیشه تا اینکه باید برای اجرای یه تاتر از طرف دانشگاه به یه سفر برن شرط پدر بزرگش برای این سفر همراهی همون آقای نامزد یا پسر داییه
با پسر داییه حرف میزنه که همراهش نره ولی پسر داییه با دوستاش که استادای اون دخترن میره موقع برگشت تصادف میکنن و یه زن ومرد روستایی از اونا مراقبت میکنن واونا مجبور میشن به هم محرم شن بعد عاشق هم میشن با هم ازدواج میکنن