کد داستان: 598
ناظر: @ستایش؛
نام اثر: ژرفای بیم
نام نویسنده: امیراحمد
ژانر: #وحشت، #فانتزی، #تراژدی
خلاصه: حقیقت هیچگاه عاقبت خوشی نداشته است، گمان نمیکردم دستیابی به آن چنین فاجعهای به بار آورد، فاجعهای که شاید اگر زودتر به آن پی میبردم میتوانستم مانعش شوم اما ای کاش... اصلاً به خاطر...
نام اثر: آواره از گرسنگان
نام نویسنده: امیراحمد
ژانر: #علمی_تخیلی #تراژدی
کد داستان: 599
ناظر: @❥لیلیِ او
خلاصه: با آغاز جنگ خلیج فارس آستیاگ که افسری از درجه خلع شده و زندانی است از طرف سازمان اطلاعات با وعده آزادی از زندان و در ازای انجام ماموریتی به ظاهر ساده ناچار به شرکت در جنگ برای...
عنوان: پروانه، پروا نه
ژانر: #روانشناختی
نویسنده: دینا مرادی
کد داستان: ۵۹۶
ناظر: @ستایش؛
خلاصه: ترسها احساساتی طبیعی و همواره همراه آدمی در زندگی هستند. گاه حس ترس اگر به موقع و منطقی باشد میتواند انسان را از آسیبها و مشکلاتی که ممکن است برایش پیش آید نجات دهد، اما گاه اگر بخواهی به آنها...
روزی روزگاری مردی روستایی برای دادخواهی به پیشگاه قانون رفت. قانون عمارتی بود و دری داشت و دربانی. مرد از دربان اجازه ورود به عمارت قانون را خواست. دربان اما گفت که فعلاً ورودش به قانون امکانپذیر نیست.
مرد از لای در نگاهی به داخل عمارت قانون انداخت. دربان خندید و به او گفت که اگر اینقدر مشتاق...
یک شب مامان و بابا عنکبوت به مهمانی رفتند. عمه عنکبوت پیش آمد پیش کبوتری ماند...
بازدید : 24601
زمان تقریبی مطالعه :1 دقیقه
تاریخ : دوشنبه 1397/11/22 ساعت 07:50
کد داستان کوتاه: 469
سطح: حرفهای
ناظر:@MIELE
«بسم تعالی»
نام اثر: مردهها نمیمیرند
نویسنده: فائزه متش
ژانر: #اجتماعی
خلاصه:
زندگی، به پالان اسب میماند.
که زیرش یک حیوان است و رویش حیوانی دیگر!
مهم این است که ما کش تمبانمان را سفت بچسبیم؛ چرایش را نمیدانم!
پس بخند؛ زندگی زیباست...
"بهنام آفریننده قلم"
کد داستان: 457
ناظر: @yekta.y
نام اثر: محبوس در آیِنه
نویسنده: سارا_ح
ژانر: #فانتزی #تراژدی
خلاصه:
هوای مه آلودِ خیس بدنش را در بر گرفت. موهای مشکی بلندش در آسمان به رقص در آمده بودند. دستهای رنگ پریده اش رو به آسمان بالا رفته بودند و در هوا، معلق سقوط میکردند.
همه چیز...
کد داستانکوتاه: 440
ناظر: @Sarina Alipur
عنوان مجموعه داستان: خاطرات کودکی فلاکتبار من
نویسنده: عبدالرضا عبدالهی
ژانر: #طنز
خلاصه: روایاتی از شیطنتها و ماجراهای سالهای شیرین کودکی که با طبیعت بکر جنوب همراه بود.
{به نام ایزد پاک}
کد:408
ناظر: @'Persia'
نام داستان کوتاه: ورای گنبد کبود
نام نویسنده: میترا.اچ.زد (ریرا)
ژانر: #فانتزی #اجتماعی
خلاصه:
یکی بود یکی نبود؛ زیر گنبد کبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. یک دنیایی بود، شیرین تر از هر شیرینی. اسم این دنیا، دنیای کودکانه بود. دنیایی سرشار از نشاط...
کد داستان کوتاه: 406
ناظر: @-Ennui
نام داستان کوتاه: عدد با معنا
نام نویسنده: مهسا آریا
ژانر: #اجتماعی #تراژدی
خلاصه: قطار پرشتابتر از همیشه به سمت مقصد میرود. مقصد نامعلوم است، اما قطار به سوی آن بیپروا میرود و ما...ما به آن مقصد فکر نخواهیم کرد، زیرا ایستگاههای بین راهی ما را فرامیخوانند.
به نام طبیعت!
کد داستان : 416
ناظر: Erica❀
نام داستان کوتاه: لعبت منوم
نام نویسنده: تینا.
ژانر: #معمایی #عاشقانه #جنایی
خلاصه:
درست در نقطهای که آنچنان خویش را شیفتهاش میدانی و ارزشهایت را لگد کوب نموده و پیرو راه ویرانهی معشوق میشوی، نه تنها عاشقی نکردهای بلکه چوب تاراج به هست و نیست...
کد: ۳۶۷
ناظر: @NADIYA._.pd
عنوان داستان: مرارت
نویسنده: غزل زندی
ژانر: #تراژدی #اجتماعی
خلاصه: وضعیت زندگی اخیر لیلا آنقدر جنگ زده شده که به سختی میتوان تجدید قوا کرد.
پس از اینکه دخترش به سرطان خون مبتلا میشود، می یابد که در پیمودن این راه مرارت کشیدن لازم است.