- ارسالیها
- 6,189
- پسندها
- 17,401
- امتیازها
- 78,373
- مدالها
- 7
- نویسنده موضوع
- #31
دی ز سوز جگرم ،سر به سرش سرما بود
عید هم از تب تنهایی ما سرخ چو نار
به هرات هوس و تاک طلب می خندد
آنکه خشخاش مرا دید و نگردید خمار
به خدایی که در این خلسه نگهدار منست
که ز سقراط صدای تو شدم فلسفه بار
ورنه من را که سواد صنم و سرو نبود
قد تو کرد مرا قمری گل باغ بهار
عید هم از تب تنهایی ما سرخ چو نار
به هرات هوس و تاک طلب می خندد
آنکه خشخاش مرا دید و نگردید خمار
به خدایی که در این خلسه نگهدار منست
که ز سقراط صدای تو شدم فلسفه بار
ورنه من را که سواد صنم و سرو نبود
قد تو کرد مرا قمری گل باغ بهار