عاشقانه‌ها عاشقانه‌های سمیه صباح

  • نویسنده موضوع ASaLi_Nh8ay
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 45
  • بازدیدها 1,139
  • کاربران تگ شده هیچ

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #41
و لغزش:
ریختنِ لیوانِ آب، تویِ برکه یِ نیلیِ قالی
خط خطی کردنِ گُلهایِ کاشی
دست چین کردنِ میوه هایِ کالِ سَردرختی
یا پَراندن همسایه از لانه یِ خوابِ نیمروزی
در هیاهویِ
قایم موشک
و لِی لِی
و تاب بازی
بَر طنابِ بسته به گَردنِ کُلُفتِ چنار.​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #42
پروانه هایِ رٶیا
رهایِ رها
از تنهاییِ پیله ها
پَر می زنند
تا قصرِ بلندِ آرزوها
و می نشینند
بَر چهره یِ گُلگونِ
سلحشورِ سوار بَر اسبِ سپید یالِ بادپیما.

دَر دشتِ واژه ها،
دروغ را
زمستان زده
و شکوفه هایِ مهربانی
می سرایند چکامه یِ
دوستت دارم را ...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #43
و صبر،
صدای کِشدار جاری دَر
تَک تَکِ ثانیه هایِ بی تشویش
تیک تاکِ مُطَنطَنِ عقربه هایِ ساعتِ دیواری
و جرینگ جرینگِ اَلنگوهایِ مسیِ فیروزه کوبی.

و پرسش از زندگی:
فرشته ها کجا هستند؟
پرستوها کِی برمی گردند؟​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #44
سایۀ شب
بر سقف پوسیدۀ شهر
ریخته،
و من،
خسته از
هیاهویِ پوچِ
سیه سایه هایِ شب زده
که، در این زمانِ زنگ زده،
بسان آونگِ ساعتِ دیواریِ قدیمی
از این کوچه و خیابان
به آن کوچه و خیابان
می آمدند، می رفتند،
می آمدند، می رفتند؛.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #45
سَر نهادم
به خلوتِ بیابان،
به کُنجِ کویرِ وجود.
دریایِ تنهایی
موج می زد
در دلم؛
نورِ ماه
فواره می زد
در کویر​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,331
پسندها
18,145
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
20
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #46
و بارانی از پولک هایِ نقره ای
فرومی ریخت بر تَرَک هایِ خاکِ خُشک
و می پاشید بر بیکرانگیِ فضا.
رد شد شهابی.
در تَهِ خاموشیِ شب،
دخترکی روسری قهوه ای،
از نردبانِ آسمان
رفت بالا
و چید
سیبِ ماه را.
-زمان اُفتاد
از تپش -
دلِ کویر از روز پُر
من از هیچ پُر​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا