- نویسنده موضوع
- #21
دخترکم! عشق واژه ایست بس و مقدس! نه برای نوشتن، بلکه برای لمس کردن، تجربه کردن...
آن را دیربازی لمس خواهی کرد. آن‌قدر شیرینیش در وجودت رسوخ خواهد کرد که تمام معجون‌های دنیا قادر به درمانش نیستند.
دخترکم!
مبادا روزی آن را در صندوقچه‌ای محبوس کنی و در گوشه‌ای از قلب تپنده و کوچکت بیندازی!...
مبادا روزی آن را به مانند عروسک‌هایت به سخره بگیری و بازیش بدهی؛ چراکه عشق ابزار نیست بلکه احساس است!...
مبادا از آن شرمسار گردی که شرم برای عشق به مانند سم در خاک برای گیاه است و روزی تو را پژمرده خواهد کرد!...
مبادا چشم‌های زیبایت که جان در کالبد پدر می‌دَمد، روزی برای این کلمه مقدس بارانی شود!...
مبادا روزی بروی و به آن پشت کنی؛ چراکه عشق جان دارد و عاشق باید در آن زندگی بِدَمَد، به مانند گلی هر...
آن را دیربازی لمس خواهی کرد. آن‌قدر شیرینیش در وجودت رسوخ خواهد کرد که تمام معجون‌های دنیا قادر به درمانش نیستند.
دخترکم!
مبادا روزی آن را در صندوقچه‌ای محبوس کنی و در گوشه‌ای از قلب تپنده و کوچکت بیندازی!...
مبادا روزی آن را به مانند عروسک‌هایت به سخره بگیری و بازیش بدهی؛ چراکه عشق ابزار نیست بلکه احساس است!...
مبادا از آن شرمسار گردی که شرم برای عشق به مانند سم در خاک برای گیاه است و روزی تو را پژمرده خواهد کرد!...
مبادا چشم‌های زیبایت که جان در کالبد پدر می‌دَمد، روزی برای این کلمه مقدس بارانی شود!...
مبادا روزی بروی و به آن پشت کنی؛ چراکه عشق جان دارد و عاشق باید در آن زندگی بِدَمَد، به مانند گلی هر...
