- ارسالیها
- 762
- پسندها
- 3,453
- امتیازها
- 20,173
- مدالها
- 3
- نویسنده موضوع
- #1
سلام خوبین؟
امیدوارم که خوب باشین.
میخوام یکم از حال و هوای این روزای قرنطینه بگم براتون.
توی خونه ما که خیلی خوبه! مامان و بابام از قدیما میگن و بازی های اون موقعه رو یادم میدن. خیلی حال میده. اما نمی دونم چرا حس میکنم هنوز روزای بدتری هم داریم. نمی دونم چرا حس ولی می کنم در کنار این خنده ها باید کمی گریه کرد. توی این روزا عجیب این شعر از توی ذهنم رد میشه:
"رک بگویم از همه رنجیده ام
از غریب و اشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند...
من به هر سازی که شد رقصیده ام...
در زمستان سکوتم بارها
با نگاه سردتان لرزیده ام...
رد پای مهربانی نیست که نیست...
من تمام کوچه ها را دیده ام...
سالها از بس که خوش بین بوده ام
هر کلاغی را کبوتر دیده ام...
وزن احساس شما را بار ها...
با ترازوی خود سنجیده ام...
امیدوارم که خوب باشین.
میخوام یکم از حال و هوای این روزای قرنطینه بگم براتون.
توی خونه ما که خیلی خوبه! مامان و بابام از قدیما میگن و بازی های اون موقعه رو یادم میدن. خیلی حال میده. اما نمی دونم چرا حس میکنم هنوز روزای بدتری هم داریم. نمی دونم چرا حس ولی می کنم در کنار این خنده ها باید کمی گریه کرد. توی این روزا عجیب این شعر از توی ذهنم رد میشه:
"رک بگویم از همه رنجیده ام
از غریب و اشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند...
من به هر سازی که شد رقصیده ام...
در زمستان سکوتم بارها
با نگاه سردتان لرزیده ام...
رد پای مهربانی نیست که نیست...
من تمام کوچه ها را دیده ام...
سالها از بس که خوش بین بوده ام
هر کلاغی را کبوتر دیده ام...
وزن احساس شما را بار ها...
با ترازوی خود سنجیده ام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.