تو رمانای کلکلی و همخونه ای وقتی میرن پاساژ خرید همیسه پسره جلو مغازه وایمیسته چشمش یه لباس خواب رو میگیره دختره میزه خرید کنه نمیدونه چرا ولی اون لباس رو که پسره چشمش گرفته هم میخره با این که از پسره بدش میاد ولی میخره...
خوب مگه دازیم اصلا اینم شد رمان