متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 661
  • بازدیدها 30,324
  • کاربران تگ شده هیچ

|•°Sinmim°•|

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
186
پسندها
1,080
امتیازها
6,833
مدال‌ها
9
سن
20
  • #341
دخترع دماغ خدادادی عملی دارع و هیکلی ک به لطف شنا رو فرمه همیشه/:
تازه از رو نرده ها پلشونم سر میخوره مامانشم همیشه دعواش میکنه/:
معمولا 206آلبالویی داره:!
سرع جا پارک تو دانشگاه هم با پسرع دعوا میگیره بعد میبینه عهههه استادشه|:
 
امضا : |•°Sinmim°•|

|•°Sinmim°•|

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
186
پسندها
1,080
امتیازها
6,833
مدال‌ها
9
سن
20
  • #342
یا ازین رمانایی ک چنتا دخترن چنتا پسر. هرکودومم از همون اول با اون یکی سر لج داره.
تازه یکیم هست توی دخترا ک از همشون مغرور تره و سر دستشون ب حساب میاد!
معمولا هم توی ی دانشگاهن و توی ی کلاس وترم و وختی هم میرن اردو اتاقاشون رو ب روی همه/:
چقد بدم میاد ازین رمانا:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9::458161-a8d3a06c34691a30a2bfca12caac7f3e:
 
امضا : |•°Sinmim°•|

Lucida

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
3,243
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #343
توی بعضی از رمانا دیدم دختره کفش پاشنه بلند نمیپوشه ها، موقعی میپوشه که اجبارش کردن برای مثلا مهمونی خانوادگی. که دقیقا تو اون مهمونی پسره هم هست (حالا من موندم تو مهمونی خانوادگی این پسره اون وسط چی میگه؟:frustratedf:)
دخترم چلاق عالم یعنی میگم چلاق یعنی چلاقا از پله میخواد بالا بره یا پایین بره میوفته.
خو مگه مجبوری کفش اینجوری بپوشی؟ مگه کوری که پله رو نمیبینی خواهرم؟
ادمم قحطه اد همون پسره که باهاش مشکل داره میگیرتش:648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
خو چرا میگیریش؟ اصن این همه ادم چرا حتما تو باید بگیریش؟ ادم دیگه ای نیس اونجا؟ حالا ادمم نه دختره مگه دست نداره خب اون نرده برا همین وقتا گذاشته شده؟:648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
حالا اینا به کنار دختره وقتیم که گرفتتش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Lucida

|•°Sinmim°•|

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
186
پسندها
1,080
امتیازها
6,833
مدال‌ها
9
سن
20
  • #344
یاعم ک دخترع معمولا اول رمان صب دیر بیدار شده تند تند حاظر میشه بره دانشگاه یه دوستیم داره ک منتظرش بوده و کلیم عصبانیع/:
 
امضا : |•°Sinmim°•|

Dark color

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
535
پسندها
3,403
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
  • محروم
  • #345
رمانای پلیسی معمولاً اینجورین که
• مأموریت نفوذ به باند خلافکارا که خیلی وقته دنبال رئیسشن
• جناب سرگرد جوان و زیبا و خوش هیکل، و سروان چادری و با حجاب و خوشگلو... مناسبن فقط.
• فقطططط مجبورن نقش زن شوهر باشن و صیغه بخونن برای حفاظت بهتر از دختره!
• لو رفتن و گروگان گرفته شدنه یکی شون.
• بعد مأموریت هم یکی میره تو کما و آه، یارو میفهمه نیمه گم شدش بوده.
• آخر داستان هم معمولاً ترفیع میگیرن پسره میشه سرهنگ
اخهههه.... :458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06::458073-23caaa916c7c80630299ad4d3e09bb06:
به اینم میگن رمان؟؟
 
امضا : Dark color

Death Stalker

هنرمند انجمن
سطح
44
 
ارسالی‌ها
5,172
پسندها
155,755
امتیازها
80,673
مدال‌ها
30
  • #346
دختر یا پسر تا دیروز:
- من حس می‌کنم متعلق به این‌جا نیستم.
همونا روز بعد وقتی از خواب بلند میشن:
- شما ملکه‌ی سرزمین سامانتازینا هستین ای ملکه‌ی زیبایی یا پادشاه بدن سازی.
______________________
دختر یا پسر روز اول دانشگاه:
- خفت می‌کنم پسرک کوچه‌ای.
همونا تا یه هفته بعد:
- عشقم نرو من رو ترک نکن.
______________________
دختر یا پسر:
- عجب خونه‌ی مخوفی. شنیدم هرکس رفته دیگه برنگشته. شبا هم صدای کشتار میاد روی دیوارای خونه هم خون مالیدن.
رفیق: ایول بریم اجاره‌ش کنیم.
_______________________
مرد: زن را با کمربند کتک می‌زند و او را سیاه و کبود می‌کند.
زن: درود بر غیرت و مردانگیت جوانمرد.
 
امضا : Death Stalker

mel mel

هنرمند انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
3,253
پسندها
40,019
امتیازها
69,173
مدال‌ها
30
سن
17
  • #347
همیشه تو رمانا مغروراشون زودتر عاشق میشن:/ بعد حالا غرورشون چجوریه؟! غرورشون اینجوریه که قربون صدقه دختره بره، بعد خودشو براش بکشه که دختره حالا یه نگاهیم بش کنه، و وقتیم دختره رو میبینه انگار دیگه بگم چی دیده، حوری‌ای چیزیه! آخه نویسنده عاقلِ...چی بگم... کسی که مغروره جز خودش آدم دیگه‌ای هم مگه میبینه؟!
_____________________
وجدان رو که بیخیال، اصلا بحث رفاقت وجی و شخصیت، مفصله. من نمی‌دونم واقعا، بیماری همشون چیه که با خودشون درگیرن
__________________
معمولا هم دختره کیوت و جیگره که فقطم مغرورا براش صف میکشن، پسره هم که دیگه هیچ:/// در عجبم یه آدم عادی پیدا نشد؟!!!
اینم شد رمان؟
 
آخرین ویرایش

YOUTAB_L

رفیق جدید انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
69
پسندها
574
امتیازها
2,753
مدال‌ها
5
  • #348
همیشه دختره شر و شیطونه و یه دوست مث خودش دارهآخه اینم شد رمان؟
 

A. M

نو ورود
سطح
4
 
ارسالی‌ها
21
پسندها
356
امتیازها
1,690
مدال‌ها
3
  • محروم
  • #349
دحترا همه چشم رنگی ولی میگن زیاد خشگلم نیستماا
به اینم میگن رمان؟!
 
امضا : A. M

Lucida

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
176
پسندها
3,243
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #350
همیشه یک دختر مزاحم جلفی هست که عاشق پسر داستانه. همه کارم میکنه که پسره عاشقش شه. بماند که فرقی نداره پسره زن داشته باشه یا نه.
خدایی با اینکارا به کجا میرسی خواهرم؟ بابا اون خودش عشق داره پاتو بکش بیرون :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
جالب اینجاست همون دختر جلفه شب و روزشو تو مهمونی سر میکنه، دست بر قضا مامانشم یا خاله ی پسرس یا عمه. :hmmsmiley02:
مامان پسرم سفارش این دختر جلفه رو میکنه که پسرم بیا اینو از ترشیدگی درار.:shok:
تو واقعیت همچین چیزی اصلا ممکن نیس. نویسنده گلم عزیزم قشنگم ی چی بنویس با عقل جور در بیاد.:weirdsmiley:
بماند که مامان بابای اون دختر جلفم نقش کاهو ایفا میکنن.

خدایاااااااااا منو سوسک کن.......:frustratedf:
 
امضا : Lucida

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
65
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
106
پاسخ‌ها
9
بازدیدها
225
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
289
پاسخ‌ها
3
بازدیدها
227
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
119
عقب
بالا