نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

قفسه کتاب >>}~•تیکه‌ی فیلم و کتاب•~{<<

  • نویسنده موضوع Saba Abbasi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1,124
  • بازدیدها 13,609
  • کاربران تگ شده هیچ

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #701
قبلش فکر می کردم اگه دو نفر همیشه به هم راست بگن، یعنی عین حقیقت رو بگن، باید خیلی صمیمی باشن، ولی الان دیدم که برای حفظ صمیمیت انگار مجبوری بعضی جاها دروغ هم بگی...!

برنده جایزه ادبی نوبل سال 2006
نام من سرخ/ ارهان پاموک / مترجم: عین له غریب
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #702
...اين شكم من از حيف حيف هاى كه سر سفره غذا مى گويم اين قدر بزرگ شده. هى زن و بچه ها نخوردند و من گفتم حيف است و خوردم...!

...جناب شهبازى كار بسيار خوبى كرديد كه زديد زير گوش من. آويزه گوشم شد تا هر روز بزرگ و بزرگ تر شوم. آن قدر بزرگ كه خطاى زيردستانم را ناديده بگيرم ...!

"بازنشستگى و داستان هاى ديگر"/ محمد محمدعلى
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #703
... اگر تو فردا را به درستی ندانی، سوگند به آسمان که هیچ چیز را نمی دانی، اگر تو فردا را ننویسی، هیچ چیز ننوشته یی، اگر تو فردا را چون نسیم شیرینی که گهگاه می وزد نبویی، هیچ چیز را نبوییده یی، و اگر تو فردا را با ژرف ترین باورها باور نکنی، هیچ چیز را باور نکرده یی... سوگند می خورم، هزار بار سوگند می خورم که تو اگر گمان کنی که هر فردایی شکل هر امروزی ست، زندگی را به اهرمن سپرده یی و گریخته یی...!


"فردا شکل امروز نیست/ نادر ابراهیمی
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #704
گرگ، شنگول را خورده است
گرگ، منگول را تکه تکه می کند
بلند شو پسرم!
این قصه برای نخوابیدن است...!


پرنده پنهان/ گروس عبدالملکیان
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #705
این اشک خشک... آری مانده است پشت مردمکانم، چیزی چون ابرهایی در قفس پشت پرده های چشم. دیری است دیرگاهه ـ زمانی است که نه می بارد و نه می شکند نه می بارم و نه پایان می گیرم. ابر شده ام. از آن ابر های خشک آسمان های کویر. خشک و عبوس و عبث. نه گذر می کنم از خود و نه از این آسمان ... و نمی دانم خود که چشمانم به چه رنگ و حال در آمده اند.
برمیخیزم یا می نشینم نمی دانم! راه می روم یا ایستاده ام مبهوت یا خود نمی دانم در کدام کوی ـ برزن خیابان یا پیاده رو هستم. دیگر نمی دانم هیچ نمی دانم. می خواهم به یاد بیاورم و چه چیز را باید به یاد بیاورم. خود نمیدانم! نمی دانم نمی دانم نمی دانم...!


سلوک/ محمود دولت آبادی
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #706
وقتی سوال هیجان انگیزی به ذهن‌مان می‌رسید علم همیشه مسخره‌ترین جواب ممکن را برای‌مان در چنته داشت. درست است که یون‌ها هوا را باردار می‌کنند اما ازشان برنمی‌آمد که چنین کاری را با تخیل من هم بکنند. بقیه را نمی‌دانم، با من که چنین کاری نمی‌کردند. تا همین امروز هم دوست دارم فکر کنم که داخل هر تلویزیونی پر است از بازیگرانی کوچولو که بلدند نقش هر موجودی را بازی کنند، از یک گوینده‌ی اخبار تا زن یک میلیونر که در جزیره‌ای گیر افتاده. کنترل آب و هوا به دست جن‌ها کوتوله‌ی دم دمی مزاج است و کولر با یک مشت سنجاب کار می‌کند که لپ‌هاشان پر از یخ است...!

... برای من وحشتناک‌ترين مانع در يادگيری فرانسه اين است که هر اسمی جنسيت دارد و این جنسيت بر روی ضمير و صفت اثر مي‌گذارد. به اين خاطر که زن است و تخم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #707
- من از خودم می پرسیدم آیا حقیقتا تو مرا دوست داشتی یا نه؟

- دوست داشتم ولی ...

- درست است، اما در تمام این مدت آیا به من دروغ نمی گفتی، آیا مرا از ته دل دوست داشتی؟

- تو برای من مظهر کس دیگری بودی، میدانی هیچ حقیقتی خارج از وجود خودمان نیست. در عشق این مطلب بهتر معلوم می شود، چون هر کسی با قوه ی تصور خودش کس دیگر را دوست دارد و این از قوه ی تصور خودش است که کیف می برد نه از زنی که جلو اوست و گمان می کند که او را دوست دارد. آن زن تصور نهانی خودمان است، یک موهوم است که با حقیقت خیلی فرق دارد...!


داستان صورتک هااز كتاب سه قطره خون/ صادق هدایت
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #708
عزیز من!
قبول نکردن توانایی نیست. توانایی در این است که خود را به جای دیگران بگذاریم و از دریچه ی چشم آن ها نگاه کنیم. اگر آن ها را قبول نداریم، بتوانیم مثل آن ها حظی را که آنها از کار خود می برند، برده باشیم. شما اگر این هنر را ندارید، بدانید که در کار خودتان هم چندان قدرت تام و تمام ندارید...!


حرفهای همسایه/ نیما یوشیج
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #709
هیچ‌چیز به اندازه‌ی غم مشترک آدم‌ها را به این سرعت و سهولت (گرچه اغلب به گونه‌ای کاذب و فریبنده) به هم نزدیک نمی‌کند. جوّ همدردی بی‌توقعانه انواع حالات بیم و احتیاط را از بین می‌برد، فرزانه و عامی، دانشمند و بی‌سواد به آسانی آن را درک می‌کنند و در حالی که ساده‌ترین وسیله‌ی نزدیک شدن آدم‌ها به یکدیگر است، فوق‌العاده کمیاب هم هست...!


شوخی/ میلان کوندرا / مترجم: فروغ پوریاوری
 
امضا : S O-O M

S O-O M

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,324
پسندها
3,557
امتیازها
20,173
مدال‌ها
14
  • #710
راستش اینه که آدم هیچ وقت نمی دونه چی می خواد. آدم فکر می کنه یه جور آدم مشخصو می خواد و بعد یکیو می بینه که هیچی از چیزهایی که می خواسته رو نداره و بدون هیچ دلیلی عاشقش می شه...!


دوباره اون آهنگو بزن سماز این آب ننوشید / وودی آلن / مترجم: بهرنگ رجبی
 
امضا : S O-O M

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
397
پاسخ‌ها
123
بازدیدها
13,605

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا