متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

ادبیات عمومی|متوسطه دوم| مدرسه یک رمان

  • نویسنده موضوع Alef_Gaf
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 98
  • بازدیدها 5,503
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #31
به نام او^^
۳/۷
سلااام خوشگلا!
امروز درس اول دوازدهم رو می‌دم....این درس کلمات خیلی مهم و پرکاربردی داره و توی کنکور ها هم زیاد اومده....کلا راه دست طراحه.
چون حجم نکاتش خیلی بالاس توی ۴ تا پست می‌زارمش.


درس اول: شکر نعمت
تدریس^^

مضمون کل درس: حمد و ستایش خداوند و مدح پیامبر

1. منّت خدای راعزّوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممدّ حیات است و چون بر می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #32
^قسمت دوم درس(۲بخشه)^

~°●بخش اول●°~

۱.بارانِ رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده. پرده ی ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه ی روزی به خطای منکر نبرد.
۲.فرّاش باد صبا راگفته تافرش زمرّدین بگسترد و دایه ی ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات درمهد زمین بپرورد.
۳.درختان رابه خلعت نوروزی قبای سبز ورق دربرگرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده. عصاره ی تاکی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته .

*واژگان*
*خوان: سفره
*بی دریغ : بی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #33
~°●قسمت سوم●°~
۱.در خبر است از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمّه ی دور زمان محمّد مصطفی ـصلی الله علیه و آله و سلم
۲.شَفیعٌ مُطاعٌ نَبِیًّ کَریمً / قَسیمٌ جَسیمٌ نَسیمٌ وَسیمٌ
۳.بَلَغَ الْعُلَی بِکَمالِهِ ، کَشَفَ الدُّجا بِجَمالِهِ / حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ ، صَلْوُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
۴.چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان؟/ چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان؟

*واژگان این قسمت*

خبر: حدیث و روایت
کاینات : جمع کاینه ؛ موجودات
مفخر: مایه ی افتخار
صفوت: برگزیده
تتمّه: باقی مانده و متمّم و پایان دهنده .. .* تتمّه ی دور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #34
*قسمت پنجم درس اول*

۱.عاکفان کعبه ی جلالش به تقصیر عبادت معترف که : ما عَبَدناکَ حقَ عِبادتَِکَ و واصفان حِلّیه ی جمالش به تحیّر منسوب که : ما عَرَفناک حق َ مَعرِفَتِکَ .
۲.گر کسی وصف او زمن پرسد / بی دل از نشان چه گوید باز ؟
۳.عاشقان کُشتگان معشوق اند / بـر نیایـد زکُشتگــان آواز
۴.یکی از صاحب دلان سر به جَیب مراقَبت فرو برده بود و در بحرِ مکاشَفت مستغرق شده : آن گه که از این معاملت باز آمد ، یکی از یاران به طریقِ انبساط گفت: از این بوستان که بودی، ما را چه تحفه کرامت کردی ؟

*واژه نامه و توضیحات*

عاکفان:کسانی که در گوشه ای به عبادت می پردازند
جیب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #35
به نام او^^

`°●انواع حذف فعل●°`

1 – حذف به قرینه لفظی : هرگاه دو جمله دارای یک فعل مثل هم باشند می توانیم یکی از فعلها را حذف کنیم . این عمل در مورد سایر اجزای جمله نیزامکان دارد .

مثال :
او انسانی است شایسته و باوقار ( است . ) در این جمله ما است دوم را حذف کرده ایم .

گاهی در فعلهائی که از مجموع دو کلمه ساخته می شوند مانند « رفته بودم ، گفته باشم ، قسم می خورم ، قول می دهم » فقط بخش دوم فعل به قرینه لفظی حذف می شود .

مانند :
او کتاب را تسلیم و رسید آن را دریافت کرد . ( او کتاب را تسلیم کرد و رسید آن را دریافت کرد . )

در جمله زیر :
من او را دعوت و با او سخن گفتم . چون فعل حذف شده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #36
به نام او^^
سلام دوستان!
امروز ۳/۱۱
درس دوم دهم رو به همراه نکاتش رو میدم!


درس دوم: از آموختن ننگ مدار
■ تا توانی از نیکی کردن میاسا.

قلمرو زبانی: آسودن: استراحت کردن(بن ماضی: آسود، بن مضارع: آسا) / میاسا: توقف مکن، دست بر ندار

بازگردانی: تا می‌توانی از نیکی کردن به دیگران دست بر ندار.

■ و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای.

قلمرو زبانی: نمودن: نشان دادن (بن ماضی: نمود، بن مضارع: نما) /...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #37
به نام او^^
سلااام به همگی!
۳/۱۵
درس اول یازدهم: نیکی

1.یکی روبهی دیدبی دست وپای/فروماند درلطف وصنع خدای
قلمرو زبانی:
یکی:اسم مبهم ونهاد/روبهی:اسم ناشناس«ی»نکره/بی دست وپا:صفت مشتق مرکب/ روباه بی دست وپا:ترکیب وصفی ومفعول/فروماند:فعل پیشوندی،تعجب کرد،حیران شد/

معنی کلمات:
لطف:مهربانی،احسان/صنع:آفریدن،آفرینش،احسان و.../درلطف وصنع:متمم قیدی/لطف وصنع:ترادف/دست وپا:تناسب/بیت دوجمله ی مستقل ساده است
قلمرو ادبی:
دست وپا:مراعات نظیر
معنی بیت اول: شخصی روباه بی دست وپایی دیدو درلطف وآفرینش خداونددرمانده وحیران شد.

2.که چون زندگانی به سرمی برد؟/بدین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #38
ادامه‌ی تدریس درس اول یازدهم

9.نه بیگانه تیمارخوردش نه دوست/ چوچنگش رگ واستخوان ماندوپوست

قلمروزبانی:
بیگانه ودوست:تضاد ،نهاد///چنگ،رگ،استخوان وپوست:تناسب//«ش»درخوردش:مضاف الیه است وجهش ضمیردارد. یعنی تیمارش،تیماراو //«ش»درچنگش:مضاف الیه است وجهش ضمیردارد یعنی رگ واستخوان وپوستش باقی ماند مانند چنگ.///چنگ:نوعی سازسیمی که باانگشتان نواخته می شود،متمم//نه:پیوند هم پایه ساز//تیمار:غم،اندوه،فکر،مفعول
مصراع اول دو جمله است که[ تیمارخوردش]به قرینه لفظی حذف شده
تیمارخوردش:فعل ساده

قلمروادبی:
بیگانه ودوست:تضاد//چنگ،رگ،استخوان. وپوست:مراعات نظیر//تیمارکسی خوردن:غم کسی راخوردن،به فکرکسی بودن،کمک کردن//تشبیه:شخص به چنگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #39
به نام او^^
۳/۲۱
درس دوم یازدهم رو می‌دم.

درس دوم یازدهم: قاضی بست

*قسمت اول
متن درس:
و روز دوشنبه {امیر مسعود} شبگیر، برنشست و به کرانِ رودِ هیرمند رفت با بازان و یوزان و حَشَم و ندیمان و مُطربان؛ و تا چاشتگاه به صید مشغول بودند. پس، به کرانِ آب فرود آمدند و خیمه ها و شِراع ها زده بودند.

قلمرو فکری: امیر مسعود برای شکار به ساحل رود هیرمند رفته بود. پس از شکار، در ساحل رود، خیمه زدند. (رود هیرمند امروزه در افغانستان است.)...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Dark Angel

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
816
پسندها
15,506
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سن
22
  • #40
*قسمت پنجم
متن درس:
تا این عارضه افتاده بود، بونصر نامه های رسیده را، به خطِّ خویش، نکَُت بیرون می آورد و از بسیاری نکَُت، چیزی که در او کَراهیتَی نبود، می فرستاد فرودِ سرای، به دستِ من و من به آغاجیِ خادم می دادم و خیرخیر جواب می آوردم و امیر را هیچ ندیدمی تا آ نگاه که نامه ها آمد از پسران علی تکین و من نُکَت آن نامه ها پیش بردم و بشارتی بود. آغاجی بستَد و پیش بُرد. پس از یک ساعت، برآمد و گفت: «ای بوالفضل، تو را امیر می بخوانَد.

قلمرو زبانی :
*عارضه: حادثه، بیماری / *کراهیتّ: ناپسندی / *خیرخیر: سریع / *نکُت: نکت هها، جمع نکته؛ نامه های رسیده را … نکَُت: نکته های نامه های رسیده ) «را » نشانه فک اضافه است؛ اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا