ادبیات فارسی| متوسطه‌ی اول| انجمن یک رمان

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

 

[Mahsa_rad]

نکات زبانی و ادبی #هفتم #هشتم
نکات آموزشی رو قرار دارم
در اسرع وقت برای کلاس نهم رو هم قرار میدم، سوالی بود پی‌وی یا پروفایل در خدمتم.
یاعلی!

 

[Mahsa_rad]

جمله ساده
جمله های ساده ای که جمله مرکب را تشکیل می دهند واین گونه جمله ها دو نوع هستند پایه و پیرو.
جمله ی پایه آن جز جمله است که غالبا غرض اصلی گوینده و یا نویسنده را در بر دارد و قابل تأویل به غیر جمله است. جمله ی پیرو آن جز که همراه جمله پایه می آیدو مفهومی از قبیل زمان ٬شرط وعلت را دارد .
جمله پیرو معنی کامل ندارد یعنی جمله ای است ناقص که مفهومی بر جمله ی پایه می افزاید. جمله ی مرکب پیش از یک فعل را دارد .

مثال : درس هایت را خوب بخوان تا در امتحان موفق شوی.

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 13:16 توسط...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mahsa_rad]

جایگاه درست اجزای سخن​

به نام خدا
هریک ازاجزای جمله جایگاه خاصی داردچنانکه نهادمعمولادرصدرجمله می اید.
محمود دیروزکتابی درکتابخانه گرفت.
فعل همیشه دراخرجمله می ایدخواه فعل ربطی باشدخواه تام.
مسعودامد.مسعودباهوش است.
مسندبعدازنهادوقبل ازفعل ربطی جای داردواگرجمله دارای قیدیامتمم هم باشد،مسندبعدازانهاميايد.
هواگرم است.هواخيلي گرم است.هوابارسيدن تيرماه گرم شد.
مفعول معمولابعدازنهادوقبل ازفعل مي ايد.
يوسف به مدرسه رفت.يوسف ازورزش گريزان است.
اگرجمله مفعول هم داشته باشددرصورتي كه مفعول همراه راباشدمعمولا برمتمم مقدم مي ايد.
نهاد+مسند+فعل ربطي
هواصاف است.
نهاد+فعل لازم
نسيم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Mahsa_rad]

(درس ششم موش و گربه)
نكته ى اول: طرز ساخت فعل ماضى استمرارى گذشته

۱. همى به جاى مى در ماضى ساده

مثال: همى رفت و همى گفت اى دريغا كه بايد كشتن وهشتن در اين دشت

۲. ى در آخر ماضى ساده به جاى مى در اول آن

مثال: هر كجا زنى يا مردى در منايعتى استاد يافتى اينجا مى فرستاد.

۳. مى در اول ماضى ساده در آخر ى

مثال: گر آنها كه مى گفتمى كردمى نكوسيرت پارسا مردمى

۴. همى در اول ماضى ساده ى در آخر

مثال: به كردار نيكى همى كردمى و همى خوردمى

۵. ب در اول ماضى ساده ى در آخر

مثال: هر بيرقى كه براندى بدفعه آن بكوشيدمى.

۶. مى و ب در اول ماضى ساده

مثال: شكر خنده اى انگبين مى بفروخت كه دلها زشيرينى اش مى بسوخت.

۷. مى و ب در اول ماضى ساده و ى در آخر

مثال: آنچه فرمودى نوشتمى و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.