کلاس ادبیات فارسی| متوسطه‌ی اول| انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع Regina
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 71
- بازدیدها 2,467
- کاربران تگ شده هیچ
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/7/21
- ارسالی‌ها
- 1,490
- پسندها
- 26,301
- امتیازها
- 61,573
- مدال‌ها
- 56
سطح
33
«به‌نام‌بهترینم!»
سلام عرض می‌کنم خدمت همه شما عزیزان!
امیدوارم حالتون خوب باشه و لبخند روی لبتون!
من آی‌آنا هستم، معلم بخش ادبیات...
قراره با هم ادبیات هفتم رو کار کنیم و امیدوارم بتونم در زمینه پیشرفت شما کمکی کنم.
تایم خاصی رو مشخص نمی‌کنم، فقط یک/دو روز هفته رو به تدریس اختصاص میدم.
بیشتر تمرکزم روی قواعد و نکته‌ها خواهد بود و برای هر درس واژه‌نامه می‌ذارم.
به این صورت که هرجلسه یک درس پیش می‌ریم.
پ‌ن: اگر سوالی بود داخل نمایه حتماً ازم بپرسین، من پاسخگو هستم.
دیگه همین و ماچ بر کله‌تون!
سلام عرض می‌کنم خدمت همه شما عزیزان!
امیدوارم حالتون خوب باشه و لبخند روی لبتون!
من آی‌آنا هستم، معلم بخش ادبیات...
قراره با هم ادبیات هفتم رو کار کنیم و امیدوارم بتونم در زمینه پیشرفت شما کمکی کنم.
تایم خاصی رو مشخص نمی‌کنم، فقط یک/دو روز هفته رو به تدریس اختصاص میدم.
بیشتر تمرکزم روی قواعد و نکته‌ها خواهد بود و برای هر درس واژه‌نامه می‌ذارم.
به این صورت که هرجلسه یک درس پیش می‌ریم.
پ‌ن: اگر سوالی بود داخل نمایه حتماً ازم بپرسین، من پاسخگو هستم.
دیگه همین و ماچ بر کله‌تون!
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/7/21
- ارسالی‌ها
- 1,490
- پسندها
- 26,301
- امتیازها
- 61,573
- مدال‌ها
- 56
سطح
33
خب سلام گل گلیای من!
ظهرتون بخیر باشه.
جلسه اول: سه شنبه/1400.6.23/ساعت14:31
امروز قراره با هم ابیات ستایش پایه‌ی هفتم رو تجربه و تحلیل کنیم.
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کی کنم باز؟
پروردگارا، اسم تو بهترین شروع کننده است؛ من بدون آوردن اسمِ تو چگونه می‌توانم (خواندن یا نوشتن) کتابم را شروع کنم؟
ای یاد تو مونسِ روانم جز نام تو، نیست بر زبانم
ای خداوندی که ذکر تو همیشه همدم روح و جان من است؛ من همیشه در حال گفتن ذکر تو هستم.
ای کارگشای هرچه هستند نام تو، کلید هرچه بستند
ای خداوندی که آسان کننده و حلالِ تمام مشکلات...
ظهرتون بخیر باشه.
جلسه اول: سه شنبه/1400.6.23/ساعت14:31
امروز قراره با هم ابیات ستایش پایه‌ی هفتم رو تجربه و تحلیل کنیم.
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو، نامه کی کنم باز؟
پروردگارا، اسم تو بهترین شروع کننده است؛ من بدون آوردن اسمِ تو چگونه می‌توانم (خواندن یا نوشتن) کتابم را شروع کنم؟
ای یاد تو مونسِ روانم جز نام تو، نیست بر زبانم
ای خداوندی که ذکر تو همیشه همدم روح و جان من است؛ من همیشه در حال گفتن ذکر تو هستم.
ای کارگشای هرچه هستند نام تو، کلید هرچه بستند
ای خداوندی که آسان کننده و حلالِ تمام مشکلات...
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/7/21
- ارسالی‌ها
- 1,490
- پسندها
- 26,301
- امتیازها
- 61,573
- مدال‌ها
- 56
سطح
33
حالا می‌ریم سراغ متونِ پایین صفحه!
الهی، دلی ده که در کار تو جان بازیم؛ جانی ده که کار آن جهان سازیم، دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا در چاه نیفتیم، دست گیر که دستاویز نداریم، توفیق ده، تا در دین استوار شویم، نگاه دار تا پریشان نشویم.
معنی:
پروردگارا به ما شجاعتی ببخش که بتوانیم در انجامِ دستورات تو فداکاری کنیم. به ما توفیق بده تا برای آخرت خود توشه جمع کنیم. به ما خردمندی عطا کن تا گمراه نشویم و در چاه جهل و گمراهی گرفتار نشویم، به ما کمک کن زیرا هیچ یاوری جز تو نداریم، ما را یاری ده تا در راهِ دین ثابت قدم شویم. از ما محافظت کن تا حیران و سرگردان نشویم.
الهی، دلی ده که در کار تو جان بازیم؛ جانی ده که کار آن جهان سازیم، دانایی ده که از راه نیفتیم، بینایی ده تا در چاه نیفتیم، دست گیر که دستاویز نداریم، توفیق ده، تا در دین استوار شویم، نگاه دار تا پریشان نشویم.
معنی:
پروردگارا به ما شجاعتی ببخش که بتوانیم در انجامِ دستورات تو فداکاری کنیم. به ما توفیق بده تا برای آخرت خود توشه جمع کنیم. به ما خردمندی عطا کن تا گمراه نشویم و در چاه جهل و گمراهی گرفتار نشویم، به ما کمک کن زیرا هیچ یاوری جز تو نداریم، ما را یاری ده تا در راهِ دین ثابت قدم شویم. از ما محافظت کن تا حیران و سرگردان نشویم.
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/7/21
- ارسالی‌ها
- 1,490
- پسندها
- 26,301
- امتیازها
- 61,573
- مدال‌ها
- 56
سطح
33
درس اول: شعر زنگ آفرینش
صبح یک روز نوبهاری بود
روزی از روزهای اوّل سال
صبحِ یک روز از فصل بهار بود؛ یکی از روزهای ابتدای سال تحصیلی جدید.
بچّه‌ها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم، خوشحال
بچه‌های جنگلِ سبز، شاد و خوشحال در کلاس دور هم جمع شده بودند.
بچّه‌ها گرم گفت‌وگو بودند
باز هم در کلاس، غوغا بود
بچه‌ها مشغول صحبت بودند و دوباره سر و صدا در کلاس برپا شد.
هر یکی برگ کوچکی در دست
باز...
صبح یک روز نوبهاری بود
روزی از روزهای اوّل سال
صبحِ یک روز از فصل بهار بود؛ یکی از روزهای ابتدای سال تحصیلی جدید.
بچّه‌ها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم، خوشحال
بچه‌های جنگلِ سبز، شاد و خوشحال در کلاس دور هم جمع شده بودند.
بچّه‌ها گرم گفت‌وگو بودند
باز هم در کلاس، غوغا بود
بچه‌ها مشغول صحبت بودند و دوباره سر و صدا در کلاس برپا شد.
هر یکی برگ کوچکی در دست
باز...
- تاریخ ثبت‌نام
- 3/7/21
- ارسالی‌ها
- 1,490
- پسندها
- 26,301
- امتیازها
- 61,573
- مدال‌ها
- 56
سطح
33
درس دوم فارسی هفتم، «چشمه معرفت» نام داره. خیله خب گل گلیا لطفاً با دقت معانی زیر رو بخونین✨
✓معنی و آرایه‌ها
• بند اول صفحه 18
کنجکاوی: پرسشگری
کشف کردن: پیدا کردن، یافت کردن چیزی
مراعات نظیر این بند:
(نوجوانی/کنجکاوی/خستگی ناپذیری) و (فراگرفتن/فهمیدن/کشف کردن) مراعات نظیر دارن.
سر زدن: کنایه از دیدار و بازدید
• بند دوم صفحه 18
نگاه‌های کنجکاوانه: دقیق بودن، نگاه پرسشگرانه
نگاه‌های تشنه: تشخیص داره.
درس بزرگ طبیعت: تشبیه هستش.
(گوش/چشم/دل/روح) مراعات نظیر یا تناسب
گوش و...
✓معنی و آرایه‌ها
• بند اول صفحه 18
کنجکاوی: پرسشگری
کشف کردن: پیدا کردن، یافت کردن چیزی
مراعات نظیر این بند:
(نوجوانی/کنجکاوی/خستگی ناپذیری) و (فراگرفتن/فهمیدن/کشف کردن) مراعات نظیر دارن.
سر زدن: کنایه از دیدار و بازدید
• بند دوم صفحه 18
نگاه‌های کنجکاوانه: دقیق بودن، نگاه پرسشگرانه
نگاه‌های تشنه: تشخیص داره.
درس بزرگ طبیعت: تشبیه هستش.
(گوش/چشم/دل/روح) مراعات نظیر یا تناسب
گوش و...
