- ارسالیها
- 2,003
- پسندها
- 12,693
- امتیازها
- 38,673
- مدالها
- 21
- مدیر
- #51
#بخش دوم:
پدر جلال الدین، محمد بن حسین خطیبی،معروف به《بهاالدین ولد》از دانشمندان روزگار خود بود. به سبب هراس از بی رحمیها و کشتار لشکر مغول و رنجش از خوارزمشاه، ناچار از بلخ مهاجرت کرد.جلالالدین در این ایام،پنج شش ساله بود که خاندانش،شهر بلخ و خویشان را بدرود گفت و به قصد حج،رهسپار گردید.چون به نیشابور رسید،با شیخ فریدالدین عطار،ملاقات کرد.شیخ عطار،کتاب《اسرارنامه》را به جلالالدین خردسال هدیه داد و به پدرش بهاالدین گفت:《زود باشد که این پسر تو،آتش در سوختگان عالم زند.》
محمد بن حسین خطیبی:بدل پدر جلالالدین
بهاالدین ولد:بدل برای خطیبی
خوارزمشاه:آن موقع قدرت طلب بودند.
[COLOR=rgb(243, 121...
پدر جلال الدین، محمد بن حسین خطیبی،معروف به《بهاالدین ولد》از دانشمندان روزگار خود بود. به سبب هراس از بی رحمیها و کشتار لشکر مغول و رنجش از خوارزمشاه، ناچار از بلخ مهاجرت کرد.جلالالدین در این ایام،پنج شش ساله بود که خاندانش،شهر بلخ و خویشان را بدرود گفت و به قصد حج،رهسپار گردید.چون به نیشابور رسید،با شیخ فریدالدین عطار،ملاقات کرد.شیخ عطار،کتاب《اسرارنامه》را به جلالالدین خردسال هدیه داد و به پدرش بهاالدین گفت:《زود باشد که این پسر تو،آتش در سوختگان عالم زند.》
محمد بن حسین خطیبی:بدل پدر جلالالدین
بهاالدین ولد:بدل برای خطیبی
خوارزمشاه:آن موقع قدرت طلب بودند.
[COLOR=rgb(243, 121...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.