متون و دلنوشته‌ها کاریکلماتورهای تلخ و شیرین

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

زیبایی اش را به لوازم آرایشی اش تبریک گفتم.

•·•·•·•·•·•·•·•·• •·•·•·•·•·•·•·•·•

تو و من ، تومن ها می ارزیم.

•·•·•·•·•·•·•·•·• •·•·•·•·•·•·•·•·•

به دست و پای شکمم افتادم که دست از پای سیب بردارد.

•·•·•·•·•·•·•·•·• •·•·•·•·•·•·•·•·•

بار خشخاش بر پشت خر معتاد، به مقصد نمی رسد.

•·•·•·•·•·•·•·•·• •·•·•·•·•·•·•·•·•

در تاریکخانه ی چشمانت، برق نگاهت نگاتیو دلم را سوزاند.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

در زمستان وقتی تصویر درخت در آب افتاد آنقدر ماهی گلرنگ روی شاخه هایش نشست كه مثل درخت بهاری غرق شكوفه شد .

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

بمیرید ، تا در مصرف زندگی صرفه جویی کنید .

◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊

تصميم داشت با چند گل به خواستگاري دختر داور فوتبال برود.

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

نقطه ، پایانی است بر تمامی مفاهیم زیبای یک جمله .

◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊

عاشق سکوتی هستم که از فریاد تقاضای پناهندگی میکند.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

گل نيلوفر به علت علاقه زيادش به کاکتوس
خودش را دور سيم خاردار پيچاند.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

در خوش نویسی ایرانی ،
خط فقر بیش از خطوط زیبای دیگر دلبری می کند .

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

عاشق پرنده ای هستم که آزادیش را با آب و دانه
معاوضه نمی کند.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

گریه تمام شادی چشمانم را ربود .

◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊

عمر هزار پا، کفاف بستن بند کفشهایش را نمیدهد.

◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊

کنسرو ماهی ، همان گردهمایی ماهی هاست .

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

وقتي از کارخانه بازنشسته شد، در کار خانه با همسرش شريک شد.

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

پرنده ی محبوس تا پرواز ، بیش از یک قفس فاصله نداشت

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

با عشق زمان فراموش مي‌شود، شايد با زمان هم عشق فراموش شود!

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

برای آنکه حرف های سنگین بزند ، همیشه با ترازو آنها را وزن می کند .

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

خجالت مي‌کشيد در انظار ظاهر شود چون دل و دماغ نداشت.

◊◊◊◊◊◊◊◊◊ ◊◊◊◊◊◊◊◊◊

این من نیستم که قانون را ندیده می گیرم ، بلکه این قانون است که مرا نادیده می انگارد .