گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان انکار | افسانه‌نوروزی نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

[مهدیه احمدی]

دردونم در این رابطه کلی با هم گپ زدیم اما هنوز دو دلم با اینکه موافق شدیدم که بزنیش برا فروش رو سایت
اما بیشتر دوست دارم چاپش کنی.

 

[روجا]

افسانه جون والله با این اوضاع کتاب و چاپ خود منم مثل تو دودل شدم. به نتیجه رسیدی به منم بگو.گاهی حس میکنم قید مجوز و بزنم بفرستم تو سایت.

 

[س.سرحدی]

افسانه قشنگم. یک سری قلم‌ها و نوشته‌های ذهن نویسنده‌های عالی حیف که اسمی ازشون روی جلدی چاپ نشه. فروش سایتی درسته خیلی پر بازدیده. و میشه گفت نصف بیشتر علاقمندان رمان الان رمان‌های روی سایتی می‌خونن. اما نوشته‌هات پشت شیشه یه کتاب فروشی و توی قفسه کتاب فروشی باشه قطعاً برات موفق‌تر و دل انگیزتر میشه. اینکه تا سال‌ها بعد اسمی ازت باشه به عنوان نویسنده‌ای که کتاب چاپی داشته خیلی پر رنگ‌تر از نویسنده‌ای هست که روی سایته. البته این نظر شخصی منه. ورق زدن کاغذِ نوشته‌های ساخته شده از ذهنت احساس فوق العاده‌ای برای یک نویسنده‌اس و می‌دونی سالیان دراز این اسم حتی اگه کم‌رنگ باشه توی کتاب فروشی یک سری شهرها هست. ببین چی برای نوشته‌هات بهتره و تو رو به موفقیت نزدیک‌تر می‌کنه.

 

[Afsaneh.Norouzy]

به توکل نام اعظمت بسم الله

سلام به همه شما عزیزان
خبر دارید یا نه...
انکار دیشب روی سایت رفت
میخوام از همین جا به صورت رسمی به همه شما عزیزان که مخاطبِ دائم انکار بودید، این نوید رو خودم بدم.
انکار دومین کارِ جدی من بود.
نه ماه دم به دم همراهم بود.
سخت بود. چالش های نویسندگی رفته رفته بیشتر میشه و انکار هم مستثنی نبود!
من انکار رو با انرژی هایی که از شماها می‌گرفتم، به سرمنزلگاه آخر رسوندم
و حالا ذوق این خبر رو نمی تونم در...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[مهدیه احمدی]

تبریک میگم دردونه به امید موفقیت های زیادت

 

[fatemeh.AB79]

خسته نباشد نویسنده عزیز
قلمتون پایدار

 

[M.Fakher]

به توکل نام اعظمت بسم الله

سلام به همه شما عزیزان
خبر دارید یا نه...
انکار دیشب روی سایت رفت
میخوام از همین جا به صورت رسمی به همه شما عزیزان که مخاطبِ دائم انکار بودید، این نوید رو خودم بدم.
انکار دومین کارِ جدی من بود.
نه ماه دم به دم همراهم بود.
سخت بود. چالش های نویسندگی رفته رفته بیشتر میشه و انکار هم مستثنی نبود!
من انکار رو با انرژی هایی که از شماها می‌گرفتم، به سرمنزلگاه آخر رسوندم ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Star☆AR]

فکر کنم من اولین نفری بودم که رو سایت اومدنشو دیدم
تبریک میگم افسانه جانم به امید کارهای بهتر و بیشتر​

 

[A.TAVAKOLI❁]

افسانه‌ی عزیزم، خیلی خوشحالم و امیدوارم مدتی بعد علاوه بر اینکه دردمان رو در دست دارم و می‌خونم انکار هم توی کتابخونه چشمک بزنه.
موفق باشی دردونه.

 

[روجا]

سلام افسانه جان دستمریزاد... با اینکه یه حال اساسی ازم گرفته شد ولی حال کردم مثل همیشه فقط یه سوال از اول تزت همین بود یا به مرور تغییر کرد؟