متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها به وقت تو

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 42
  • بازدیدها 1,994
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #21
هر چی از عشق تو کم میشه
فکر تو داروی من میشه
من دل آشوب توام حتی
سر هر ابری که رد میشه...

#به_وقت_تو
 
آخرین ویرایش
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #22
چند روز دیگر، شاید چند ماه دیگر یا شاید هم چند سال دیگر، بالاخره هم را می بینیم

و از کنار هم آرام می گذریم، من چشم هایم را می بندم تا مبادا نگاهم بلرزد،

اما در لحظه گذشتن یکباره تمام وجودم می بویدت،

عطری آشنا، عطر خنده هایت، عطر نگاهت، عطری لبریز از خاطرات خوب...

تو می روی و من سرشار از عطر تو می مانم.

گیریم که نگاه، گناه باشد، بوییدن که گناهی ندارد، دارد؟

"روزبه معین"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #23
مثل یک زخم کهنه بر سینه

رفته‌ای و نمی روی از یاد...

عاقبت مرد قصه خورد زمین

«عشق»، کنج پیاده‌ رو افتاد...

"سید مهدی موسوی"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #24
حرفش را
به همین صراحتی که در سطر بعد می خوانید، می نویسم،
"دیگر دوستت ندارم"

و تنها واژه ی اضافی جمله اش
"دیگر" بود!

چرا که بر همگان روشن است
او دوستم نمی‌داشت از ابتدا

و روشن تر
که "دیگر"‌ی را دوست می داشت بسیار.


"حمید جدیدی"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #25
می‌خواهم مثل تو باشم،

یعنی زندگی‌ام را بکنم و دورادور دوستت داشته باشم.

نمی‌خواهم عشقم به تو دست و پایم را ببندد...

مگر چه چیزی را از دست می‌دهم؟

یک مردِ بزدل را؟

و چی به دست می‌آوردم؟

لذت گهگاه در آغوش تو بودن را !



"آنا گاوالدا"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #26
مخترع دوربین عکاسی
اگر میدانست
ساعتها حرف زدن با یک عکس بی جان
چه بر سر آدم می آورد
هیچ گاه دست به این چنین اختراعی نمیزد!

البته که عکس های تو جان دارند!

این را حال پریشان من میگوید

وگرنه هیچ دیوانه ای

صفحه ی موبایل را نمیبوسد و در آغوش نمیکشد!



"علی سلطانی"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #27
اگر روزی بر خلاف میل خودم
و به میل بزرگترها زن گرفتم و
بچه ام پسرم شد

در خلوت پدر پسریِمان به او خواهم گفت:
پسرم...
چیزهایی هست
که مردها
هیچوقت
فراموشش نمی کنند...

مثل اولین عشق!
اگر نه مادرت
زن نازنینی ست . . .


"Mili"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #28
تو رفتي...
من ماندم و جمع هايي كه هر روز سراغِ تو را از من ميگيرند
هنوز هم ميگويم حالت خوب است
هنوز هم ميگويم سرت شلوغ است
هنوز هم از خوبيهايت تعريف ميكنم
هنوز هم از عشق افسانه ايت ميگويم
هنوز هم...
باورت ميشود اينهمه دروغ؟


"علي قاضي نظام"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #29
‏ما کجا؟
یار کجا؟
این همه آزار کجا..؟


"وحشی بافقی"
#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #30
از خودم برایت بگویم؟
از خانه، از خیابان
شهر، صدای پای ما، شب؟
از کجا برایت بگویم
عشق من!
جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟

"عباس معروفی"


#به_وقت_تو
 
امضا : SAN.SNI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
15
بازدیدها
666
پاسخ‌ها
41
بازدیدها
913

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا