فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار صامت بروجردی

  • نویسنده موضوع ღReyhaneღ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 650
  • کاربران تگ شده هیچ

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #21
هر دم خدنک آفت صیاد روزگار
شیر ارژینی ز بیشه شیران کند شکار

این بختی مهیب چو شد م**س.ت وروم گرفت
اندر کف کسی نگذارددگر مهار

مغرور کیف عشرت جام جهان مشو
کاین باده همچو زهر مذابست ناگوار

زنهار تن به نعمت دنیا مکن سمین
کز بعد مرک طعمه مور است و رزق مار

دنیا اگر به قدر پر پشه ضعیف
می‌داشت قدر و رتبه بر آفریدگار

هرگز رو نداشت که یک قطره آب از او
نوشند گمرهان طریقش به اختیار

گاهی گذر به خاک عزیزان خویش کن
بگشا به حالشان نظری بهر اعتبار

بنگر چسان به خاک گران سر نهاده‌اند
بی‌مونس و برادر و بی‌یار و غمگسار

سیمین تنان و لاله رخان و سمن بران
خشخو بنفشه موی سمن بوی گلعذار

حوری روش تذر و منش دلکش و ظریف
نازک میان و غنچه دهان مهوش نگار

آرام جان و روح روان قوت بدن
سرمشق گل طراوت مل رونق بهار

از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #22
چند ز شهوت زنی به پیکر آذر
سوزی از این آتش مکرر پیکر

هستی روان بگرد حشمت پویان
گیری شبها عروس غفلت در بر

گاه در این وسوسه که باشی سلطان
گاه در این روزها که گیری کشور

داشت اگر زندگی ثبات نبی را
«انک میت» نمی‌سرودی داور

چند عزرایل سان به سجده برسیم
چند چه قارون حریص در طلب زر

چون بدوی کو خبر ز بحر ندارد
آب حیوه از غدیر جوئی در بر

دامن دونان بهل ز کف که نروید
هرگز از شوره زار لاله عبهر

عصمت پاکی بجو که شاخه عصیان
غیر ندامت نداده و ندهد بر

گرگل عصمت نچیده و ندانی
رو به سوی گلستان عفت داور

به ضعه خیرالوری حبیبه یزدان
دختر بدرالدجی شفیعه محشر

فاطمه نام و ز کیه نفس و ملک جاه
عرش مقام و فرتشه خوی و ملک فر

شمسه طاق حیا کتیبه عفت
سیده دو سرا بتول مطهر

ضابطه کاف و نون نتیجه خلقت
واسطه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #23
باید ای خامه بپرداخت ز نو دفتر دیگر
تا بسر بر نهم از مدح علی افسر دیگر

حجت بالغه ایزد منان که بکبهان
نیست اثنی عشری را به جز او سرور دیگر

اذن واعیه حق وصی احمد مکی
که نبدختم رسل را به جز او یاور دیگر

شوهر دختر پیغمبر خاتم که به عالم
بهر این زوجه و آن زوج نبد همسر دیگر

اولین مطلع و دیباچه خلقت که نباشد
به علوم نبوی غیر جنابش در دیگر

طلعت پرده نشین صمد لم یزلی را
نیست در کشور امکان به از او مظهر دیگر

به همه خلق بگویید ز هفتاد و دو منسب
که مرا نیست به جز شیر خدا رهبر دیگر

بسکه دیدم ز علی کار خدایی و شنیدم
بسکه هر لحظه عیان شد رخش از منظر دیگر

شده نزدیک کنم کفر به اقوال نصیری
خلق گیرم که شمارند مرا کافر دیگر

یا علی از چه نکردی گذری سوی حسینت
آن زمان کو نبدش غیر خدا یاور دیگر

به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #24
شاهنشهی که پوشید پیرایه از وجودش
بر قدخود ز هستی کونین و هر چه بودش

حزب اللهی که آمد اندر سپهر تعظیم
چرخ فلک خیامش خیل ملک جنودش

باب الله کهی باشد جبریل را در او راه
هم باعث هبوطش هم مایه صعودش

ثار اللهی که چون زد بر سر گل شهادت
خود خونبهای خونش شد خالق و دودش

وجه اللهی که او را از کثرت محبت
اندر حسین منی ختم رسل ستودش

روح اللهی که کردند این روسیاه امت
ظلمی بر او که عیسی نادیده از یهودش

گر عرش را نمی‌کرد قنداقه‌اش مزین
اینسان به سرفرازی کی تبه میفزودش

از بس وسیع باشد دریای رحمت او
غواص فهم مشکل پیدا کند حدودش

خاکی که آورد باد از کوی زائرانش
کحل الجواهر است آن باید بده سودش

از فیض تربت اوست فرش ار به عرش نازد
ورنه چه سربلندی زین مشت خاک بودش

جنات قرب عدنش گردد اگر میسر
کس را چه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #25
پس بدل شبها فروزم شعله از اد وصال
شد شبستان ضمیرم روشن از شمع خیال

رده فانوس طبعم شد بر پروانه‌ها
فکر بکرم بسکه همچون شمع دارم اشتغال

پس به گردون تیر آهم زد شبیخون نی عجیب
چون شهاب از سیر طاهر را بسوزد پر و بال

نی نی از تنگی سینه راه آهم بسته شد
یوسف غم راست زین زندان برون رفتن محال

خاصه اینک کز کلامی با دو صد لاف گزاف
از خریداران یوسف گشته ام چون پیر زال

بر سرم زد مدح شوق نو گل گلزار دین
ما کنعان ولایت اکبر یوسف جمال

سرو بستان حسینی آنکه در کون و مکان
در سجودش خم بود قد الف قدان چودال

آنکه اندر صورت و سیرت بود احمد نظیر
آنکه اندر قوت و قدرت بود حیدر مثال

فیض لعل جانفزایش را بود عیسی مریض
ماه روی پرضیائش را کف موسی ضلال

آنکه از وصف کمالش خامه از تحریر لنگ
وانکه در نعمت جمالش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #26
نوبهار است و رسد بر شامه از گلشن شمیم
گشته اموات نبات احیا ز تاثیر نسیم

قامت گیتی ز نو تشریف یحیی‌الارض یافت
همچنان از روح یابد زندگی عظم رمیم

گشت قمری را به شاخ سرو در بستان مقام
عندلیب آمد به گلشن گشت در گلشن مقیم

مقری بلبل قرائت کرد از اوراق گل
از پی نعت محمد(ص) آیه خلق عظیم

اشرف اولاد آدم احمد مرسل که او
راه و رسم آدمیت را به آدم از ادیم

شاه یثرب ماه بطحا زیب زمزم فخر حجر
زینت مرو و صفای مشعر ور کن خطیم

جان مکه اخشیجان صفا و مرو ولف
عمر عمره حرمت ابطح خداوند حریم

ذات پاکش باعث تنزیل تنزیل الکتاب
انه راجع بود به روی ز قرآن کریم

شرع وی بود استوار آن روز کامد در جهان
از قلم بر لوح بسم الله الرحمن الرحیم

قطب اقطاب وجود است و وجود او نوشت
بهر استخراج موجودات تقویم قویم

شبهه از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #27
بتا بیا می گلگون ز نو به ساغر کن
مشام مجلسیان را دمی معطر کن

فسرده گشت دماغم برای راحت روح
بیار ساغر سرشار کام جان تر کن

دلم ز موعظه شیخ شد قرین ملال
برای مسئله عشق جا به منبر کن

به آستانه معشوق اگر بخواهی بار
به عجز رو به سوی آستان حیدر کن

به خاک درگه داماد فاطمه سر نه
مقام خویش ز عرش علا فراتر کن

برای حفظ تن و حرزجان صباح و مسا
مدام نام گرامش ز شوق از بر کن

بدرک وحدت واجب به کسوت امکان
بروی اونگر و سیر صنع داور کن

ایا علی وار شهسوار ملک وجود
بیا و جا بسر منبر پیمبر کن

با عوجاج کشیده است کار شرع نبی
ز ذوالفقار دودم کار کفر یکسر کن

شده تطاول یاجوج شرک عالم گیر
بیا خراب جهان را چو حصن خیبر کن

جهان پیر شد از دود ظلم تیره و تار
ز چهره صفحه آفاق را منور کن

به کام مردم بد نام گردش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #28
یا علی افتاد از نوبر سرم سودای تو
شد مصور باز در دل صورت زیبای او

با خیابان جنان بس فرقها دارد دلم
کاندر آن طوبی بود در این قدر عنای تو

می‌شود نفی لیاقت سد راه دیدگان
ورنه می‌گفتم که می‌باشد به چشمم پای تو

بود بر روی تراب ای بوتراب اما نبود
چون سر بال ملک پای فلک پویای تو

گشت عین الله وجه الله نامت زانکه بود
باز دایم بر رخ حق دیده بینای تو

سلطنت کس را مسلم می نبودی گر نبود
زیب تاج تاجداران گوهر یکتای تو

رحمت محض خدایی در زمین کس نرست
لاله رحمت به غیر از دامن صحرای تو

خلق موجودات را باعث تو گشتی تا نمود
کستی ایجاد جا در ساحل دریای تو

تو کلام الله ناطق هستی و نشر علوم
گشت از روز ازل از منطق گویای تو

محضر نبود فیوضات وجودت در جهان
تا چه بخشد در قیامت جود جانبخشای تو

تیغ عالم نگسلد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #29
ای سروری که مدح سرایی برای تو
کرده به آیه آیه قرآن خدای تو

باشد معین دفتر آزادی سقر
روز حساب دفتر مدح و ثنای تو

کار نبی ز مهر نبوت گرفت سر
از دست قدرت تو و از نقش پای تو

تا روز رستخیز نخواهد شدن تمام
توصیف زور و پنجه خیبر گشای تو

از یمن مولد تو حرم گشت محترم
شد باصفا زمین صفا از صفای تو

از خوف هول روز جزا آورد پناه
افراد ممکنات بظل لوای تو

آدم ز فیض قرب جوا تو یا علی
شد عاقبت بخیر چو نوح از نوای تو

دارد هنوز زمزمه آفرین بر لب
مرحب ز زور و بازوی خیبر گشای تو

هر کسی می‌رود ز جهان وقت احتضار
جان عزیز خویش نماید فضای تو

از چه نیامدی ز نجف سوی کربلا
وقت شهادت شه بی‌اقربای تو

تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر جدای تو

تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] sogol~R

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
578
پسندها
891
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #30
شادی و غم باز توام در جهان برپاستی
چیست این شادی که سوک غم از برپاستی

شش جهت خندان و گریان نه فلک محزون و شاد
رنج و راحت آشکار از اسفل و اعلاستی

این بهار شادمانی از خزان دارد نشان
آب و آتش جمع پنداری به هم یک جاستی

در تفکر هر چه عاقل اندرین صحرا بود
در تحریر هر چه مجنون اندرین بیداستی

تا چه حادث مر قضا را اندرین شورش بود
تا چه باعث مرقدرا اندرین غوغاستی

در شکایت گویی از هر دبیحا هاجریست
در کراهت مریمی از زادان عیساستی

هیچ دانی این اشارت از کدامین مولد است
یا از این صورت چه اندر خاطر معناستی

لب معطر سازم از گفتار و گویم آشکار
عید مولود عزیز سید بطحاستی

قره العین بتول و مصطفی یعنی حسین
آنکه در طومار خلقت اولین انشاستی

آنکه از فیض ظهور نور روی انورش
تا ابد روشن چراغ دوده طاهاستی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا