متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار ویژگی های دختر نقش اصلی رمان ها...نخونی از دستت رفته ها.

  • نویسنده موضوع Sepideh.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 530
  • بازدیدها 11,944
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #11
یه ویژگی دیگه که این دخترا دارن اینه که همیشه عاشق مزخرف ترین فرد داستان میشن.
نویسنده میاد کلی رو ویژگی‌های ظاهری پسره مثل پول و کارخونه و قیافشون کار می‌کنه اما اخلاقش در حد جیگر تو کلاه قرمزیه.
نویسنده برای جذاب شدن کارش از غیرتی شدن معروف استفاده میکنه که توی رمان‌ها خیلی جذابه!
اما انقدر شخصیت پسره مزخرفه و پسره خودش و بالا می‌دونه که همین غیرتی بازیشه هم میره رو اعصاب آدم.
برعکس اون پسره بقیه‌ی پسرایی که دور و اطراف پسرن شخصیت جذاب و جالبی دارن.
یا حتی اگه شخصیت پسر داستان هم خوب باشه بقیه ی پسرای داستان از نظر اخلاق ازش سرن!
یعنی اگر دقت کنی توی 90 درصد رمانا پسری که همیشه کنار دخترست و دختره اون و مثل برادرش میدونه جذاب‌تر و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #12
اینا چیزایی بود که من به ذهنم رسید (البته تا الان).
بازم اگه چیزی به ذهنم رسید اضافه میکنم.
شما هم چیزایی که به نظرتون باحاله رو بنویسید

..
..

سپاس فراموش نشه...:biggrinsmiley::biggrinsmiley::biggrinsmiley::biggrinsmiley::62::62::62::62::62::62::62::62:
 

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,816
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
سن
21
  • #13
ی نکته الان یادم اومد-_-
دخترا یا این مدلین ک تخم‌مرغ هم نم‌تونن بپزن و در این موارد همیشه طرف مقابل میشه ی پسر همه چیز تمومی ک من ب شخصه خودم حاضرم برم خواستگاریش بس ک مرتب و هنرمنده و از هر انگشت ی هنر می‌باره.( دقت داشته باشید ک این پسرایی ک شپش رقبت نمی‌کنه از دیوار خونشون بره بالا بس ک کثیفن و اینایی ک ی لیوان ابم نم‌تونن برا خوشون بریزن هم ک ما می‌بینم همش توهم ذهن ماست!!!)
یا هم دختر داستان ی کدبانوعه ک از از الف تا ی تمام دستورات اشپزی رو بلده و خلاصه ک نگم برات! باز هم در این جور موارد ت پسری رو نمی‌بینی ک مث پرانتز بالا باشه! اونم ی پسر تمیز و در حد خودش هنرمنده! امثال پسرای ت خیابان و اطراف ما هم ک ب چشم می.بینم همشون زاده توهمات ما هستن و بس!
و ت هیچ جا نم‌تونی دختری پیدا کنی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : -No Voice

روحـــناهی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,416
پسندها
26,185
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
سن
21
  • مدیر
  • #14
تصادف و کما رفتن هم در همه موارد دیده میشه که یه دور پسره می ره تو کما دو روز بعدش دختره!
در همه موارد هم به شکلی الهی جفتشون خوب میشن و بعد به زندگی شادشون ادامه میدن:/
 
امضا : روحـــناهی

Regina

کاربر حرفه‌ای
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,846
پسندها
75,252
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
21
  • محروم
  • #15
دختره هم ک از اون خونواده های اصیل هست که یا پولداره و یا باباش ورشکست شده و میرن توی خونه ی دوست باباش و پسر دوست باباش ک خیلیم همه چی تمومه عاشق دختر داستان میشه!
 
امضا : Regina

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
911
پسندها
24,519
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
18
  • #16
صبر کنید صبر کنید
بهترین بخش رمان از نظر من دکتر و مهندس بودن‌های این دختران گل و بلبله
( آقا رمان نیست که بیمارستان نیمه‌سازه این دختره هم یا مهندسه قراره بسازتش یا دکتر آینده‌ی بیمارستان:|)
حالا مثلا اگه این دختر دکتر نباشه آرایشگر باشه پسره نمیاد بگیرتش:/
این دخترهایی هم که صب تا شب تو فروشگاها یا رستوران‌ها یا پارک‌ها هستند طوری که ده روز پشت‌هم می‌بینیشون لابت فرازمینی هستن که پول شوهراشون رو خرج می‌کنن:|:straight-face::131:
 
امضا : YEKTA ONSORI

Mobina.yahyazade

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
12
 
ارسالی‌ها
825
پسندها
3,809
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
21
  • مدیر
  • #17
ماشالا دختره جوریه که کل پسرای فامیل میخوانش ولی اون همه‌رو به چشم برادر میبینه و شخصیت اصلی پسر تنها کسیه که از دختره خوشش نمیاد :22:

و خونه‌ی دختره هم حتما نرده داره و دختره هر روز صبح باید از روش سر بخوره بیاد پایین:984:
 
امضا : Mobina.yahyazade

Sepideh.T

کاربر برتر
سطح
30
 
ارسالی‌ها
2,443
پسندها
18,978
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #18
دختر‌ کله‌ی سحر کاملا خوشحال و بشاش‌ از خواب بیدار میشه و میره توی آشپزخونه یه سلام صبح بخیر میده
مامان و باباهه‌ با خوش‌ رویی جوابش رو میدن‌ و داداشه‌ حتما یه متلک میندازه‌:/
تموم کنین این بازی کثیفو‌ لعنتیا‌
من یه ربع زودتر از ۱۲ باشم عین قاتلا‌ بقیه رو نگا‌ می‌کنم
بلندم‌ سلام کنم مامانم‌ میگه‌ هووووووی‌ مگه سر جالیزی‌

تمومش‌ کنینننننننن‌ این بازی لعنتی رو
 

Neda.m

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
207
پسندها
1,607
امتیازها
9,913
مدال‌ها
8
  • #19
دختره تازه 18 سالش شده ولی بوگاتی داره و روز اول دانشگاه میره دانشگاه بعد توی راه با یه پسر جیگررررررررر که خیلی خوشگل و قدبلند و هیکلی و جنتلمنِ و مغرور هم تشریف داره تصادف می‌کنه! بعد کلی دختره به پسره فحش میده پسره هم یه تیکه میندازه و پوزخنده میزنه ( این پسرای مغرور فقط پوزخند میزنن)
 
امضا : Neda.m

Neda.m

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
207
پسندها
1,607
امتیازها
9,913
مدال‌ها
8
  • #20
همیشه چند نفر عاشق دختر داستانن ( من نمیفهمم چرا یه نفر هم از ما خوشش نمیاد؟:straight-face::day-dreaming:) حالا اینا به کنار دختره انقدر خوشگله انقدر خوشگله که آنجلینا جولی کنارش کم آورده. جالبش هم اینجاست که هیچ نوع عملی هم نکرده و طبیعی انقدرررررررررر خوشگله.
همیشه هم دختره پولدار داستان ماشین بوگاتی خوجلش (اوقققق) برمیداره و میره دنبال دوستاش و صدای اهنگ رو تا آخر زیاد میکنن و میرن خرید.وقتی هم که دارند توی پاساژ چرخ میخورند یه پسر میخواد به دختر نقش اصلی شماره بده!!!!!
دختره هم که انقدر پاک و نجیبه قبول نمیکنه. در بیشتر مواقع هم پسر اصلیِ یهویی پیداش میشه ( حالا از کجا؟ خدا عالمه) و با اون پسر مزاحمه دعوا میکنه و میگه این دختر نامزد منه:at-wits-end:دختره هم ذوق میکنه ولی غرورش اجازه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Neda.m
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا