طنز خ مثل خنده‌ O_o

[D.S.R]

یه زن 28 ساله هندی گفته: شوهرش اونو به درمانگاه برده و در اونجا بهش گفتند آپاندیسش باید عمل بشه، اما بعد معلوم شد شوهره اونو گول زده و در واقع به علت کم بودن جهیزیه کلیه اش رو فروخته!

خلاصه که قدر شوهرهاتونو بدونید
و خواستید عملی چیزی هم کنید با پدر مادرهاتون فقط برید

 

[D.S.R]

یه‌بار رفتم خواستگاری یه دختر پولدار، باباش تا تیپ منو دید گفت برای نظافت خونه تشریف آوردید؟

گفتم بله قربان و با دسته‌گل رفتم توالتشونو تمیز کردم پولمو گرفتم اومدم بیرون

 

[D.S.R]

‏ما اولین بار که زنگ زدیم از رستوران برامون غذا اوردن وقتی خوردیم تموم شد ظرفاشو شستیم توش نبات گذاشتیم بردیم پس دادیم

 

[D.S.R]

یه روز داشتم برف جلو درِ حیاط خونمون رو پارو میکردم که دیدم دختر همسایمون داره نگام می‌کنه، منم جوگیر شدم کل محله رو پارو کردم



فرداش از شهرداری اومدن کلی ازم تشکر کردن

 

[D.S.R]

‏یکی از اینا که زور میزنه فارسی رو بدون استفاده از کلمات عربی حرف بزنه امروز بهم گفت بهروز و کامروا باشی
بهش گفتم شما هم کامران و هومن باشی

بعدش در رفتم‍♂‍♂‍♂

 

[D.S.R]

قرار بود مامانم رو برای سحر من بیدار کنم
ساعت یک ربع به چهار رفتم گفتم عزیزم بیدار شو ساعت ۴ و نیمِ
و انتقام تمام وقتهایی که قرار بود ساعت ۷ بیدارم کنه و میومد می‌گفت پاشو ساعت هشته رو ازش گرفتم

 

[D.S.R]

بابام گفت پاشو برو نون بگیر
گفتم کروناس خطر داره!
گفت پاشو سیگاریا نمیگیرن...
هیچی دیگه رفتم گرفتم تا بیشتر آبرمو نبرده

 

[D.S.R]

با دختر خالم رفته بودیم بیرون،
نامزدش ما رو دید اومد جلو گفت:
این پسره کیه؟
دختر خالم هم اومد تریپ شاخ و دفاع از من بیاد گفت:
هر خری که هست به تو چه؟

 

[D.S.R]

خوابگاه پسرا :
- حاجی تو نسکافه ممد قرص روان گردان ریختم ضایع نکن بهش بخندیم
+ دهنت سرویس

خوابگاه دخترا :
- پارمیدا جون بیا در خوابگاه نازی اینا رو بزنیم فرار کنیم
+ وایییییی باید خیلی هیجان انگیز باشه ! تو عمرم اینقد استرس نداشتم

 

[D.S.R]

تو ایستگاه اتوبوس کنار یه دختره بودم بهش گفتم ببخشید خانوم
گفت: دردو ببخشید ، زهرمارو ببخشید
آدم نباید ازدست شما پسرا آرامش داشته باشه
منم هیچی نگفتم
وقتی بلند شد بره با مخ اومد تو زمین
خدا شاهده فقط می خواستم بگم بند کفشش بازه.