طنز خ مثل خنده‌ O_o

[D.S.R]

*آب معدنی با موز بخورید*

موز و آب معدنی یکی از خواصش اینه که آدم رو به بیخیالی میندازه یجوریی که هیچی برات مهم نباشه
شما دقت کن تو جلسه های مسئولین
و سران سر میز همیشه موز و آب معدنی هست
بعد خروجی جلسه هم هیچ چیز بدرد بخوری نیست کلا بیخیال مشکلات مردم

 

[D.S.R]

‏بابام رفته بود یه کولر هفت هزار خریده بود برا یه خونه صدمتری، دیگه لازم نبود خودش کولرو خاموش کنه، هنوز هم ده دیقه کار میکنه برا اینکه یخ نزنیم خومون بلند میشیم خاموشش میکنیم

 

[D.S.R]

‏دم در بعضی مغازه ها باید یه تابلوی با احتیاط قیمت بپرسید بزنن‌.
رفتم یه باطری لپ تاپ بخرم گفت ۵۰۰ هزار تومن.یه جوری گفتم یا ابوالفضل ملت فکر کردن حسین رضازاده زیر وزنس.


تشویق میکردنااااا

 

[D.S.R]

‏عروسی پسرداییم بود همش وسط میرقصیدم یه خانم زل زده بود به من میخندید رفتم یواش به مامانم گفتم فک کنم اون زنه ازمن خوشش اومده گفت اره اتفاقا اون مادرعروس الان به من گفت این کیه داره گندمیزنه به مجلس مهمونای شماس؟منم گفتم نه نمیشناسیمش

 

[D.S.R]

دختره بهم گفت: من چاق شدم؟
گفتم نه عزیزم دنیا کوچیک شده
‏خلاصه که تونستم جون سالم به در ببرم

 

[D.S.R]

مورد داشتیم خانومه
واسه همسرش فرستاده:
دوستت ندارم اندازه اقيانوس،
چون يه روز خشک ميشه...
دوستت ندارم اندازه خورشيد،
چون يه روز خاموش ميشه...
دوستت ندارم اندازه باران،
چون زود قطع ميشه...
دوستت دارم به اندازه روت،
که هيچ وقت کم نميشه

 

[D.S.R]

به مامان بزرگم میگم نونوایی قیامت بود
میگه: یعنی شلوغ بود؟
گفتم: نه گناهکارها رو مینداختن تو تنور به نیکوکارام نون مجانی می دادن


با اینکه سنش بالاس ولی ضربات سنگینی وارد میکنه

 

[D.S.R]

دقت کردین ؟
بهترین مکان برای خواب، خونه ی خود آدمه
راحت ترین توالت، توالت خونه ی خود آدمه
راحتترین لباس، لباس خود آدمه
خوش فرمون ترین ماشین، ماشین خود آدمه
بهترین جزوه ، جزوه ی خود آدمه
تمیزترین دست، دست خود آدمه
بامزه ترین بچه، نوه ی خود آدمه
ولی نمیدونم چرا بهترین شوهَرا ، شوهرای مردمه

واقعا چرا؟ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌

 

[D.S.R]

یه‌سری با بابام دعوام شد گفتم لااقل احترام موی سفیدمو نگه دار
گفت کدوم موی سفید؟
یه تار موم سفید شده بود...
نشونش دادم
گرفت کندش
بعدم با کمربند افتاد به جونم

 

[D.S.R]

اولین باری که رفتم خواستگاری انقدر استرس داشتم از دختره پرسیدم: شما مجردید؟
اونم انقدر هول شد گفت بله
ده دقیقه به گلای فرش خیره شده بودیم، من نفس نمی‌کشیدم