- ارسالیها
- 867
- پسندها
- 13,009
- امتیازها
- 34,373
- مدالها
- 16
بچه که بودم بابام وانت داشت.عید که میخواستیم بریم دهاتمون یه لحاف تشک پهن کرد پشتش و بهم گفت بخواب تا برسیم.
تو راه مامور نگهمون داشت و داشت مدارکو میدید. یهو من داد زدم باباچرا نگه داشتی؟ ماموره گفت پشت وانت آدم سوارکردی؟ماشین باید بره پارکینگ.بابام گفت این آدمه؟ این گاوه. گاوه
تو راه مامور نگهمون داشت و داشت مدارکو میدید. یهو من داد زدم باباچرا نگه داشتی؟ ماموره گفت پشت وانت آدم سوارکردی؟ماشین باید بره پارکینگ.بابام گفت این آدمه؟ این گاوه. گاوه