- ارسالیها
- 1,126
- پسندها
- 13,198
- امتیازها
- 33,323
- مدالها
- 15
- نویسنده موضوع
- #171
دو روز پیش صبح خیلی خوابم می اومد، هرکاری کردم نیام سرکار نشد.
آخرش زنگ زدم مدیرمون گفتم تو جاده کرج تو برف گیر کردم. گفت برف چی الان وسط تابستونیم
گفتم پس بابام فوت کرده.
گفت اونکه چندسال پیش بود.
گفتم پس منو اخراج کنید من رو دخترتون نظر بد دارم
گفت من دختر ندارم پاشو گمشو بیا سرکار
آخرش زنگ زدم مدیرمون گفتم تو جاده کرج تو برف گیر کردم. گفت برف چی الان وسط تابستونیم
گفتم پس بابام فوت کرده.
گفت اونکه چندسال پیش بود.
گفتم پس منو اخراج کنید من رو دخترتون نظر بد دارم
گفت من دختر ندارم پاشو گمشو بیا سرکار