شما یادتون نیمیاد
تو مدرسه اگه یکی
ساندویچ میگرفت
یه مشت مرده خور میوفتادن دنبالش…
فقط هم یه راه حل داشت….
“توش توف کنی”
بعلههههه
یهههه همچین چیزایی بودیم
توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله