درخواست تاپیک جامع درخواست جلد رمان

[Saba Abbasi]

سلاامم خسته نباشید، درخواست جلد داشتم برای رمانم.

https://forum.1roman.ir/threads/128842/

@sh.roohbakhsh
نویسنده عزیز
توجه داشته باشید که حتما عکسی با کیفیت رو به خصوصی طراح ارسال کنید
در غیر این صورت انتخاب عکس بر عهده خود طراح می باشد و امکان تغییر آن وجود ندارد

 

[Saba Abbasi]

سلام خسته نباشید.
قبلا برای دلنوشته ام درخواست جلد کردم.
تحویل گرفتم بعد از اتمام و رفتن برای ویرایش مدیر تالار ادبیات گفتن که جلد مناسب نیست برای روی سایت جلد جدید درخواست کنم.
درخواست جلد برای دلنوشته بی قرار

متوسط - دلنوشته بی قرار | نازگل مرادی کاربر انجمن یک رمان

به نام خدا نام دلنوشته : بی قرار نام نویسنده : نازگل مرادی مقدمه : بی قرار تر از همیشه ، بی صدا و صامت ، درکنار پنجره ایستاده ام. بهار و تابستان و پاییز و زمستان و حتی اولین برف هم آمد ... اما تو هنوز نه ! بی قرارم... حالم دگرگون است و هیچ چیز جز بازگشت تو ، روح مرا آرام نمیکند " برگرد من...

forum.1roman.ir

@αιησσsн
نویسنده عزیز
توجه داشته باشید که حتما عکسی با کیفیت رو به خصوصی طراح ارسال کنید
در غیر این صورت انتخاب عکس بر عهده خود طراح می باشد و امکان تغییر آن وجود ندارد

 

[Saba Abbasi]

سلام.
درخواست جلد برای فن‌فیکشن‌ام رو داشتم.
عنوان: بازگشت تاریکی
ژانر: فانتزی
نویسنده: پارمیس حبیب‌نیا
راوی: دانای کل
خلاصه:
ده سال از جنگ هاگوارتز می‌گذرد و همه‌چیز سرجایش قرار گرفته است.
ماگل‌ها و جادوگران با آرامش زندگی می‌کنند ولی این ‌آرامش همیشگی نیست!
او برمی‌گردد
ضعیف‌تر ولی با جادوگری از نسل سالازار اسلیترین.
خوبی و پاکی در برابر شرارت و سیاهی.

------------------------------------------------------------------
برگرفته از مجموعه کتاب و فیلم‌های هری پاتر
------------------------------------------------------------------

https://forum.1roman.ir/threads/133699/

عکس به عهده طراح ولی لطفا قبلش با بنده...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Saba Abbasi]

نام رمان: آتریا
قلم مشترک: imfwtmee و setareee
ژانر رمان: طنز، عاشقانه
خلاصه: تقدیر...کلمه ساده‌اییه ولی فقط کسایی که بازیچه دستش شدن می‌فهمن چقدر پر مسماست، کسایی مثل خاندان تمدن و پارسا که دست تقدیر پیوند بینشون و از بین برد، پیوندی که از زره فولاد هم محکم‌تر بود، در یک چشم بهم زدن از بین رفت. گذشت و گذشت... بیست سال گذشت، همه فراموش شده بودن، همه فراموش کرده بودن اما... تقدیره دیگه، چه میشه کرد؟ بازیش گرفته بود مثل اینکه قرار نبود دست از سر این دو خانواده برداره، می‌خواست دوباره پیوند بزنه رابطه‌ها رو، ولی چجوری؟ بعد بیست سال؟ مگه میشه؟ باید دید... فقط و فقط باید دید... .

[URL...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Saba Abbasi]

نام رمان: دنیای دروغین
نام نویسنده: ساناز رحمانی
ژانر: علمی_تخیلی، فانتزی، عاشقانه
خلاصه: دنیای واقعی یا دروغین، این دنیای منه، ساختمش، من واردش شدم و من درونش سعی در زندگی به عنوان شخصیّت دیگه‌ای کردم.
دنیایی که توش مهم‌ترین انگیزم زندگیه و فقط نجات خودم از مهلکه. دنیای واقعی یا دروغین، دنیایی که من چیزهای زیادی رو علاوه بر
ضعف تجربه کردم.

در حال تایپ - رمان دنیای دروغین | 45Roksana کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 3093 ناظر: @lovable نام رمان: دنیای دروغین نام نویسنده: Roksana ژانر: #فانتزی #عاشقانه خلاصه: دنیای واقعی یا دروغین، این دنیای منه، ساختمش، من واردش شدم و من درونش سعی در زندگی به عنوان شخصیّت دیگه‌ای کردم. دنیایی که توش مهم‌ترین انگیزم زندگیه و فقط نجات خودم از مهلکه. دنیای واقعی یا...

forum.1roman.ir

مشاهده فایل‌پیوست 304921

@black.star
نویسنده عزیز
توجه داشته باشید که حتما عکسی با کیفیت رو به خصوصی طراح ارسال کنید
در غیر این صورت انتخاب عکس بر...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Saba Abbasi]

https://forum.1roman.ir/threads/136116/

نام داستان کوتاه: محرمی متفاوت
نویسنده: delaram1221
ژانر: اجتماعی
خلاصه: دختری در محرم، در مجلس عزاداری احساس می‌کند هدف عاشورا فقط عزاداری نیست، درباره‌ی امام حسین تحقیق بیشتری می‌کند. سراغ حدیث‌ها و روایت‌ها می‌رود و سعی می‌کند سخن‌های اِمامان را در زندگیش پیاده کند. کم‌کم زندگیش تغییر پیدا می‌کند و متوجه می‌شود دِین واقعی چه معنی‌ای دارد.
عکس با طراح عزیز

@Raha~A
نویسنده عزیز
توجه داشته باشید که حتما عکسی با کیفیت رو به خصوصی طراح ارسال کنید
در غیر این صورت انتخاب عکس بر عهده خود طراح می باشد و امکان تغییر آن وجود...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Asenat16]

[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]نام رمان: کوچولوی خجالتی[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]نام نویسنده: @Asenat8083(هدیه بیراوندی)[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]ژانر: طنز عاشقانه[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]خلاصه:تا حالا شده عاشق کسی بشی که تا حالا ندیده بودیش‌؟[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]با یه نگاه می‌تونه آدم رو اسیر خودش بکنه بدون هیچ وسیله‌ای![/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]پسری که باعث عوض شدن سرنوشت دختر خجالتی میشه.[/BGCOLOR]
[BGCOLOR=rgb(254, 254, 254)]اما آیا اونم دختره رو دوست داره؟[/BGCOLOR]

[BGCOLOR=rgb(254, 254...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Shamim1376]

نام رمان :پرواز ققنوس

نویسنده:شمیم حسینی

ژانر:عاشقانه،درام

خلاصه:مریم یک دانشجوی ادبیات موفق است دریک محیط خانواده گرم در دهه 30 شمسی می باشد که در حال فکر کردن به خواستگاری دوست برادرش است که به پیشنهاد استاد دانشگاهش برای مدت کوتاهی تدریس در یکی از مدارس شهر شیراز رو قبول می کند و شرط پدرش برای رفتن او سکونت در خانه دوست قدیمی پدرش می باشد

داستان از زبان اول شخص بیان شده (مریم)

پایان خوش و البته غیر منتظره
برای مشخص کردن ابعاد داستان لطفا طراح رو مشخص کنید تا بهش بگم طرح و عکس هم به سلیقه طراح

 

[M@edeh]

در حال تایپ - رمان نغمه‌ی سکوت | Maedeh کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: ۳۱۳۷ ناظر: @راحله:) به نام گیتاریست عشق نام رمان: نغمه‌ی سکوت نویسنده: مائده کریمی ژانر: #عاشقانه خلاصه: تو را دوست می‌دارم بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی آب را که می‌نوشی هوا را که می‌بلعی نمی‌فهمی جیره‌بندی چه مکافاتی‌ست تنها در نبودِ تو بود که فهمیدم دوست داشتنِ تو مایه‌ی حیات من است… .

forum.1roman.ir

نام رمان: نغمه ی سکوت
نام نویسنده: مائده کریمی (درسا)
ژانر: عاشقانه
خلاصه: درباره ی پسری هستش که تصادفی عاشق دختری میشه و بعد ها متوجه میشه که خانواده اش خانواده ی واقعیش نیستن.
پیش خانواده ی واقعیش میره ولی وقتی با دختر عموش رو به رو میشه...
درخواست طراحی جلد
(فقط لطفا مثل سری قبل که بعد از ۳ هفته مشخص شد نباشه)

 

[Łacrîmosã]

سلام خسته نباشید
درخواست دوباره‌ی جلد دارم
دلیل: اسم رمان تغییر کرده
نام رمان: ققنوس نامیرا (جلد اول)
نام نویسنده: faezeh_mir
ژانر: معمایی، فانتزی، عاشقانه
زاویه دید: دانای کل
خلاصه:
با خوردن ضربه‌ی ناقوس کلیسا، اتفاقاتی نادر و مبهمی در حال رخ دادن بود! دختری رنج‌دیده و در عین حال مستعمل، پا به آفاقی می‌گذارد که اهالی آن‌جا او را رانده شده خطاب می‌کنند!
حقیقتاً او کیست؟ افسانه‌های دیرینه در حال بازگشت بودند. آیا در این نبرد، عشق مفهوم و جایگاهی دارد، یا نه؟!
دو اسطوره‌ای از خود گذشته، که هم برای خود و هم برای اهالی فارسن‌لایت، تحول عظیمی را رقم می‌زنند! تحولی برای سرزمینی پر ز استطاعت، آذر و حفاوت!
لینک رمان
[COLOR=rgb(147, 101...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.