- ارسالیها
- 2,443
- پسندها
- 18,980
- امتیازها
- 53,173
- مدالها
- 28
الیور یهو تلما رو ول کرد و رفت میکروفن رو گرفت و شروع کرد به خوندن:
خوشگل خانوم / ابرو کمون / چشم عسلی /دلفی خانوم
میخوام بیام در خونتون
دلفی گفت: نمی خوام بیای
حرف بزنم با جناب لرد
دلفی: وای نمی خواد آقا
میخوام بیام در خونتون
حرف بزنم با باباتون
بگم شدم عاشق دخترتون
می خوام بشم من دومادتون
بابا می خوام بیام خواستگاری نگو نه نگو نمیشه
این قلب من عاشقه... .
کروشیو...
و بعله بلاتریکس وارد صحنه میشه
با صدای جیغ جیغوش گفت: چطور جرئت میکنی از پرنسس تاریکی خواستگاری کنی... با اون قیافهت که شبیه معجون مرکب...
خوشگل خانوم / ابرو کمون / چشم عسلی /دلفی خانوم
میخوام بیام در خونتون
دلفی گفت: نمی خوام بیای
حرف بزنم با جناب لرد
دلفی: وای نمی خواد آقا
میخوام بیام در خونتون
حرف بزنم با باباتون
بگم شدم عاشق دخترتون
می خوام بشم من دومادتون
بابا می خوام بیام خواستگاری نگو نه نگو نمیشه
این قلب من عاشقه... .
کروشیو...
و بعله بلاتریکس وارد صحنه میشه
با صدای جیغ جیغوش گفت: چطور جرئت میکنی از پرنسس تاریکی خواستگاری کنی... با اون قیافهت که شبیه معجون مرکب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.