رمان فانتزی ای میخوام که شخصیت اصلیش قهرمان باشه. تو راهش سختی های زیادی رو تحمل کنه ولی پایانش خوش باشه. ژانر ترسناک و خوناشامی و گرگینه ای هم نداشته باشه.
بازمانده ای از طبیعت، دنیای رازمینا، تیدا زاده نور یا تاریکی، زاده تاریکی، شاهزاده ای از آسمان رو خوندم. مدال خورشید و سلحشور و هومه نیلگون و الهه یخی و کارآموز رنجر رو هم دارم میخونم. وانیا ملکه خواب ها و فرمانروای جنگلی و پرسی جکسون رو هم بیخیال شدم.
اصلا چیزی موند نخونده باشم؟ به من معتاد کمک کنید! -_-
خب رمان من ها من که لینکشون هم تو امضام هست، عاشقانه نداره
رمان ریشه ی سرنوشت که در مورد دوستی و اتحاد و.. (خلاصه این چرت و پرتای) مینویسم
دومیش هم نفرین چپ دست که عاشقانه هست منتها عشق خانوادگیه نه از اون رمانتیک بازیا
البته فانتزی هستن...
سلام، وقت بخیر.
کتاب "دروازده نفر سر میز شام" از آگاتا کریستی خوبه، ژانر با جنایی و معمایی در هم آمیخته شده و باعث شده رمان جذابی باشه.
دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز هم عالیه.
موفق باشید.