به نام خدا
خدایی که تورا افرید
لبخند دلنشینت را
چشمان معصومت را
ارامش نگاهت را
تُن صدایت را
عشقی را که در دلم نهاد
از تو
عشقی که اهسته اهسته، وارام ارام در دلم اتش کشید و شعله ور شد
شعلهای که سوخت و سوزاند هرچه بود و نبود را
حتی خودش را...و در نهایت خاکستر شد
و بار دیگر
شعله کشید، اما اینبار نه چون قبل، شدید تر از قبل اما بیازار
به یاد داشته باش جان دلم
که «تو» از خاکستر این عشق اتش برپا کردی
این کار، کار هرکس نیست...
پس همانگونه که دوستت دارم دوستم بدار و لبخند بزن
آخر:
...Tebessüm tercümeye ihtiyacı olmayan tek dildir
...