اولین چیزی که به چشم اومد اسم رمان بود! وقتی اسم رو میخوندی کاملا جذب رمان میشدی و نویسنده اسمی انتخاب کرده بود با پتانسیل جذابیت خیلی بالا، اسم رون بود و با ژانر و بدنه رمان هم مرتبط، وقتی رمان رو میخونی یک دختری توی ذهنت میاد که نتونسته به رویاش برست
همینطورم بود، پرستویی که در رویا بود و ناکام موند از اون..
خلاصه کامل بود و نیازی نداشت بهش اضافه بشه یا کم بشه، اطلاعات مفیدی به خواننده میداد و کنجکاوش میکرد برای ادامه
ژانر ها هم تراژدی عاشقانه اجتماعی
هر سه احساس میشد
جوری که حتی اگه نمیخوندی ژانر چیه باز هم میتونستی حدس بزنی!
احساس کامل ژانر به دلیل توصیف احساسات عالی نویسنده هم بود. ژانر تراژدی کاملا مشخص...