- ارسالیها
- 858
- پسندها
- 4,663
- امتیازها
- 22,873
- مدالها
- 20
- سن
- 23
خاطره ای از اولین روز جنگ تحمیلی
سردار مرتضی قربانی، فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دفاع مقدس
۳۱ شهریور سال ۵۹ وقتی عراق فرودگاههای کشور را بمباران کرد و جنگ رسماً آغاز شد، در اصفهان بودم. سریع یک گروه ۷۲ نفری از بچههای اصفهانی را جمع کردیم و به سرپرستی بنده راهی اهواز شدیم. تقریباً سه روز از جنگ گذشته بود که وارد خرمشهر شدیم. آن زمان دشمن در حوالی پادگان دژ بود. بعثیها یک بار به دروازههای شهر آمده و رزمندگان آنها را عقب رانده بودند، ما که آمدیم شکل جنگ طوری بود که شبها درگیری تعطیل میشد و مدافعان خرمشهری به خانههایشان میرفتند و ما هم در همان سنگرها و محل اسکانمان میماندیم. صبح بچهها جمع میشدند، به اتفاق حمله و عراقیها را بیدار میکردیم. وگرنه تا ۱۰- ۹ صبح میخوابیدند...
سردار مرتضی قربانی، فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دفاع مقدس
۳۱ شهریور سال ۵۹ وقتی عراق فرودگاههای کشور را بمباران کرد و جنگ رسماً آغاز شد، در اصفهان بودم. سریع یک گروه ۷۲ نفری از بچههای اصفهانی را جمع کردیم و به سرپرستی بنده راهی اهواز شدیم. تقریباً سه روز از جنگ گذشته بود که وارد خرمشهر شدیم. آن زمان دشمن در حوالی پادگان دژ بود. بعثیها یک بار به دروازههای شهر آمده و رزمندگان آنها را عقب رانده بودند، ما که آمدیم شکل جنگ طوری بود که شبها درگیری تعطیل میشد و مدافعان خرمشهری به خانههایشان میرفتند و ما هم در همان سنگرها و محل اسکانمان میماندیم. صبح بچهها جمع میشدند، به اتفاق حمله و عراقیها را بیدار میکردیم. وگرنه تا ۱۰- ۹ صبح میخوابیدند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.