در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
دنباله دار احمقانه‌ترین چیزی که در کودکی بهش باور داشتی چی بوده؟
- نویسنده موضوع RaHa~ʷᵗ
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 56
- بازدیدها 2,977
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 603
- پسندها
- 6,960
- امتیازها
- 21,973
- مدال‌ها
- 12
- سن
- 19
عروسکا زندن میفهمنن
هنوزم اینو یه جورایی باور میکنم میبینم
هنوزم اینو یه جورایی باور میکنم میبینم
امضا : crazy.angel
- ارسالی‌ها
- 1,090
- پسندها
- 23,098
- امتیازها
- 43,073
- مدال‌ها
- 38
هر کشور خودش یه سیاره حساب میشه
امضا : Shiva.Panah
- ارسالی‌ها
- 421
- پسندها
- 1,752
- امتیازها
- 11,273
- مدال‌ها
- 13
پشت در قایم می‌شدم یا خودمو به خواب می‌زدم ببینم عروسکام بالأخره حرکت میکنن و حرف می‌زنن یا نه.
تازه یه بار بهشون گفتم به خدا کاریتون ندارم به کسی هم نمیگم شما زنده‌اید، فقط با من حرف بزنید
تازه یه بار بهشون گفتم به خدا کاریتون ندارم به کسی هم نمیگم شما زنده‌اید، فقط با من حرف بزنید
امضا : MehrnazParsa
- ارسالی‌ها
- 1,573
- پسندها
- 13,565
- امتیازها
- 35,373
- مدال‌ها
- 21
دایناسورا وجود دارن الان میان میخورنمون \:
حتی یادمه از ترس دایناسورا تو اتاق خودم نمی خوابیدم.\:
هرجا مامان بابام می رفتن باهاشون می رفتم. حتی از زبون افتاده بودم سر همین موضوع؛
ایناهمه از این سریال و فیلم های ترسناک سرچشمه می گرفت\:
بعد دو سال خوب شدم
حتی یادمه از ترس دایناسورا تو اتاق خودم نمی خوابیدم.\:
هرجا مامان بابام می رفتن باهاشون می رفتم. حتی از زبون افتاده بودم سر همین موضوع؛
ایناهمه از این سریال و فیلم های ترسناک سرچشمه می گرفت\:
بعد دو سال خوب شدم
- ارسالی‌ها
- 32
- پسندها
- 4,047
- امتیازها
- 16,203
- مدال‌ها
- 8
اینکه یه زور درختا زبون باز میکنن
اگه ادم از خدا بخواد میتونه بال در بیاره:/
اگه ادم از خدا بخواد میتونه بال در بیاره:/
امضا : star light
موضوعات مشابه
