متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شعرکده شعری که به دلت نشسته

  • نویسنده موضوع (Luna)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 25
  • بازدیدها 796
  • کاربران تگ شده هیچ

(Luna)

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,213
پسندها
13,250
امتیازها
38,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
آنکس که مرا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خاندان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
 

ChakavaK

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
925
پسندها
12,190
امتیازها
35,373
مدال‌ها
19
  • #2
پیش از اینها فکر می‌کردم خدا
خانه‌ای دارد میان ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس و خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور
ماه برق کوچکی ازتاج او
هر ستاره پولکی از تاج او..........
قیصرامین پور
به قول پرستو و آینه های ناگهان
 

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #3
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
شب مانده است و باشد تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانه‌ات کو
شادی چرا رمیده آتش چرا فسرده

سیمین بهبهانی
 
امضا : Shiva.Panah

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #4
چرا رفتی چرا من بی‌قرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
نه هنگام گل و فصل بهار است
نه بلبل در بهاران بی‌قرار است

سیمین بهبهانی
 
امضا : Shiva.Panah

*Niloofar*

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
120
پسندها
5,960
امتیازها
21,773
مدال‌ها
11
سن
22
  • #5
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
 
امضا : *Niloofar*
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Mahtab Rezayat

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
673
پسندها
7,890
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
19
  • #6
سوسن با صدزبان از تو نشانم نداد:rose:گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا



- من سوسن رو خدا تصور میکنم:flowersmile:
 
امضا : Mahtab Rezayat

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #7
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید

حافظ
 
امضا : Shiva.Panah
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #8
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده‌ام بی‌سر و سامان که مپرس
حافظ
 
امضا : Shiva.Panah
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

Shiva.Panah

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
1,090
پسندها
23,098
امتیازها
43,073
مدال‌ها
38
  • #9
بی‌تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتم پر گشودیم در آن خلوت دل خواسته گشتیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام بخت خندان زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن
آب آینه‌ی عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Shiva.Panah
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] NERISSA

Mélomanie

مدیر بازنشسته
سطح
40
 
ارسالی‌ها
6,099
پسندها
43,835
امتیازها
92,373
مدال‌ها
40
سن
21
  • #10
بوسه ای دزدیده ام قاضی مرا محکوم کرد
گفت بگذارش همان جایی که دزدی کرده ای

مهدی خدا پرست
 
عقب
بالا