گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان مرزهای بی‌قانون | marzieh-h نویسنده‌ی افتخاری انجمن یک رمان

[روجا]

سلام عزیزم^^
سعی کردم رمانت رو با حوصله‌ی زیاد مطالعه کنم و نظراتمو بهت بگم آخه من معمولا به جزئیات توجه نمی‌کنم ولی اینبار تمام تلاشم رو کردم.
خب اول از اسم رمانت شروع کنم: مرز‌های بی‌قانون
اسم ترکیبی از دو کلمه‌ی ساده! کنار هم خیلی جذاب شدن. به پای هم پیر بشن. ژانر عاشقانه رو میشه از عنوان فهمید.
در کل به نظر من اسم رمانت خیلی ماهرانه انتخاب شده. حس خوبی میده^^
خلاصه:
میشه از خلاصت ژانر‌های عاشقانه و اجتماعی و معمایی رو کشف کرد. (من کاشف خوبی هستم). ولی درام رو ندیدم هرچند خلاصت همینجوریش هم حسابی مجذوبم کرد.
تو خلاصه سوالی که برام پیش اومد...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[روجا]

اول اینکه بهت مرضیه جان بهت تبریک میگم برای داشتن قلمی به این خوبی!
شخصیت پردازی و دیالوگ ها عالی بود.
خلاصه رمانت جوری بود که ادم رو جذب میکرد و تکراری و قصه گویی نبود.
رمانایی مثل رمانت خوندموای خیلی کم؛ مثل رمان تبسمی برای قلبم و او دوستم نداشت
بیشتر نویسنده ها به موضوعات کلیشه ای و دانشگاهی میپردازن و موضوعات دیگه کمتر دیده میشه.
برات ارزوی موفقیت دارم!

مرسی از لطفت عزیزم.

 

[روجا]

سلام و خسته نباشی نویسنده خوش قلم
من از پارت اولی که رمانت رو خوندم
قلمت خیلی به دلم نشست، دقیقا به خاطر توصیفات فوق العاده‌اش بود.
اصلا نیاز به کم کردن یا زیاد کردن نداشت و خواننده رو با احساس داستان و شخصیتا درگیر می‌کرد.
شروع رمان هم کامل خواننده رو وادار می‌کرد به ادامه رمان
موفق باشی

مرسی عزیزم از اینکه وقت گذاشتین و مطالعه کردین.

 

[آریانه.م]

سلام و خسته نباشی میگم بهت
از طرز نوشتنت مشخص بود که یک نویسنده خوب هستی. ولی به نظر من یه رمان باید جوری باشه که وقتی خواننده داستان رو می‌خونه بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه.نوشته شما خیلی خیلی ادبی هستش و این نشان از سواد بالای شماست ولی از نظر من نوشته خیلی ادبی یکم خشک هستش و باعث میشه که خواننده بعد از خوندن چند پارت حوصله ادامه‌ رمان رو نداشته باشه با وجود اینکه داستانش خیلی جالبه. امیدوارم ازم دلگیر نشی.مرسی

 

[روجا]

سلام و خسته نباشی میگم بهت
از طرز نوشتنت مشخص بود که یک نویسنده خوب هستی. ولی به نظر من یه رمان باید جوری باشه که وقتی خواننده داستان رو می‌خونه بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه.نوشته شما خیلی خیلی ادبی هستش و این نشان از سواد بالای شماست ولی از نظر من نوشته خیلی ادبی یکم خشک هستش و باعث میشه که خواننده بعد از خوندن چند پارت حوصله ادامه‌ رمان رو نداشته باشه با وجود اینکه داستانش خیلی جالبه. امیدوارم ازم دلگیر نشی.مرسی

نه جانم هر کسی یک طرز فکر و سلیقه داره لزومی نداره ذائقه‌ی ادبیاتی ما همه یه جور باشه! مرسی که صادقانه بیان کردین

 

[سمیه رضایی(گندم)]

زیبا می‌نویسید جانا
موفق باشید.

 

[روجا]

زیبا می‌نویسید جانا
موفق باشید.

نظر لطفتونه.

 

[روجا]

باید بگم درسته که حجم پارتم زیاده و توقع خوندن کل رمان رو ندارم اما بعضی دوستان کم لطفی میکنن. لااقل خوندن و لایک پنج صفحه یا به عبارتی پنجاه پارت که زمان زیادی نمیخواد! البته شاید هم من همخوانی رمان رو بد متوجه شدم. در هر صورت از همه بابت نظراتشون و وقتی که صرف کردن ممنونم.

 

[سارا مرتضوی]

من الان اینجوریم
ولی فکر کنم بعد از امشب آلا دوباره راستین بداخلاق و سرد و جدی بشه

 

[روجا]

من الان اینجوریم
ولی فکر کنم بعد از امشب آلا دوباره راستین بداخلاق و سرد و جدی بشه

سرد بود ولی بد اخلاق نه نبود بیچاره جز یه مورد. مرسی که نظر گذاشتی باید دید چی میشه از این به بعد