- ارسالیها
- 2,227
- پسندها
- 16,620
- امتیازها
- 44,373
- مدالها
- 18
دختر داستان برای اولین بار میره دانشگاه بعد با پرویی هرچی میخواد به استاد جوون و خوشتیپ میگه بعد استاد پرتش میکنه بیرون بعد از اون عین سگ و گربه بهم میپرن تهش عاشق و دلخستهی هم میشن همیشه هم خانم روز اول دانشگاه خواب میمونه خدایی یه چیزی کدوم دانشگاه این شکلیه اگه هست یکی به ما معرفی کنه بریم کلی بخندیم هیچوقتم سر دیر امدنش کسی چیزی بهش نمیگه تازه زبونشم سه متر درازه همیشه کل کلاس باهاش رفیق هستن و سر امتحان تقلب بهش میرسونن یه دوست داره همیشه فرشته نجاتشه
زیبای دختره تو حلقم چشمای رنگی موهای بور لخت پوست سفید جذاب اوف اصلا یه چیزی یه جوری شخصیت و توصیف میکنه آدم فکر میکنه طرف اسکارلت جوهانسونه
استادم که همیشه شکست عشقی خورده و با زنا چپه اللخصوص با این دختر جذاب قصه
یعنی یه رمان پیدا...
زیبای دختره تو حلقم چشمای رنگی موهای بور لخت پوست سفید جذاب اوف اصلا یه چیزی یه جوری شخصیت و توصیف میکنه آدم فکر میکنه طرف اسکارلت جوهانسونه
استادم که همیشه شکست عشقی خورده و با زنا چپه اللخصوص با این دختر جذاب قصه
یعنی یه رمان پیدا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.