نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
دنباله دار چالش رمانی
- نویسنده موضوع ChakavaK
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 42
- بازدیدها 1,524
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 1,657
- پسندها
- 14,660
- امتیازها
- 35,373
- مدال‌ها
- 22
یک چیز دیگه یادم اومد...
این چه حکایتیه گیر دادین به شعر یاایهالساقی حافظ؟ ای بابا! حافظ کلی غزل با معنی و مفهوم داره! همه رو ول کردین چسبیدین به « که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها؟! » تو اکثر رمان ها تا فال حافظ می گیرن این میاد.
و اینکه باز یادم اومد خدمت می رسم.
این چه حکایتیه گیر دادین به شعر یاایهالساقی حافظ؟ ای بابا! حافظ کلی غزل با معنی و مفهوم داره! همه رو ول کردین چسبیدین به « که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها؟! » تو اکثر رمان ها تا فال حافظ می گیرن این میاد.
و اینکه باز یادم اومد خدمت می رسم.
امضا : Ghazal Mohammadi
- ارسالی‌ها
- 2,143
- پسندها
- 30,354
- امتیازها
- 64,873
- مدال‌ها
- 19
راستی!!! پسره همیشه هم ی عشق قبلی داشته که ازقضا خیلی هم عوضیه و خ**یا*نت کرده و اینا بعد از هم جدا شدن و قبل اون خیلی پسر مهربونی بوده و بعدش خشکو مغرور شده! بعد از چند سال ک با دخیمون آشنا میشه ازش میگه و بعد از اعتراف یا قبلش، دخیه پسره رو با دوس دخی قبلیش تو کافی شاپ میبینه!!! همیشششههه هم تو کافی‌ان!!!!
بعد دخیمون با ناراحتی میره ی شهر دیگه! واقعا که! تو این رمانا از ضعف دخترا میگن و میگن غرورشون مهم‌تر از عشقشونه! چرا جلو نمیرفتن و بی‌هیچ حرفی و دلیلی، همه‌چی رو بهم میزنن و میرن! واقعا که!
بعد از چند ماه یا چند سال برمیگردن بعد پسره یا تصادف میکنه یا معتاد میشه، راستییییی توی این سفر، هزارتا خواستگارم براش پیدا میشه!!!
همیشه‌م میره خونه‌ی ی پیرزنه تو مشهد!!! خخ!
بعد چند ماه پسره...
بعد دخیمون با ناراحتی میره ی شهر دیگه! واقعا که! تو این رمانا از ضعف دخترا میگن و میگن غرورشون مهم‌تر از عشقشونه! چرا جلو نمیرفتن و بی‌هیچ حرفی و دلیلی، همه‌چی رو بهم میزنن و میرن! واقعا که!
بعد از چند ماه یا چند سال برمیگردن بعد پسره یا تصادف میکنه یا معتاد میشه، راستییییی توی این سفر، هزارتا خواستگارم براش پیدا میشه!!!
همیشه‌م میره خونه‌ی ی پیرزنه تو مشهد!!! خخ!
بعد چند ماه پسره...
امضا : NEGIN BARZAN~
توصیفات دختر در حین رمان:
بذارید خودم رو معرفی کنم...........بعد بابام هم یه شرکت کوچیک داره وضع مالیمون خوب نیست متوسطه.
همین دختر خانم هر روز داخل پاساژ می‌چرخه و لباس آنچنانی میخره و کمدش پره بعد من دو دست لباس دارم میرم حموم میام بیرون اونیکی رو می‌پوشم :/
اما رمان فقط جایی که دختر یا پسر با ضریب سنی ۱۸ تا ۲۳ میره ماموریت و حتما باید یا سروان باشه یا سرگرد و این ماموریت حتما هم یا باید داخل دانشگاه باشه یا مهمونی از رقص این خانم و آقای پلیس هم نگم که همه رو جذب خودش میکنه :)
و قسمت زیباترش اینجاس که باید صیغه بشن!!! جمع کنید این بازی کثیف رو تو کدوم کشور دیدید با زندگی دو نفر اینجوری بازی کننننننننننن؟!!!! آخه صیغه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعد همه اعضای مافیا باید مواد مخدر و انسان قاچاق کنن...
بذارید خودم رو معرفی کنم...........بعد بابام هم یه شرکت کوچیک داره وضع مالیمون خوب نیست متوسطه.
همین دختر خانم هر روز داخل پاساژ می‌چرخه و لباس آنچنانی میخره و کمدش پره بعد من دو دست لباس دارم میرم حموم میام بیرون اونیکی رو می‌پوشم :/
اما رمان فقط جایی که دختر یا پسر با ضریب سنی ۱۸ تا ۲۳ میره ماموریت و حتما باید یا سروان باشه یا سرگرد و این ماموریت حتما هم یا باید داخل دانشگاه باشه یا مهمونی از رقص این خانم و آقای پلیس هم نگم که همه رو جذب خودش میکنه :)
و قسمت زیباترش اینجاس که باید صیغه بشن!!! جمع کنید این بازی کثیف رو تو کدوم کشور دیدید با زندگی دو نفر اینجوری بازی کننننننننننن؟!!!! آخه صیغه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بعد همه اعضای مافیا باید مواد مخدر و انسان قاچاق کنن...
- ارسالی‌ها
- 195
- پسندها
- 5,946
- امتیازها
- 21,263
- مدال‌ها
- 11
امضا : Donald
- ارسالی‌ها
- 2,646
- پسندها
- 65,409
- امتیازها
- 66,873
- مدال‌ها
- 50
دور و اطراف‌مون پر هست از آدم‌های معمولی! توی اتوبوس، دانشگاه، خیابون، همسایه‌ها از صد تا آدم معمولی یه فرد خیلی خوشگل درمیاد! که همون فرد مشخص نیست از نظر اخلاقی در چه سطحیه!
رمان‌ها پر شده از دختر پسرهای خیره‌کننده که بدون هیچ عمل و آرایشی زیبا هستند! موهای آشفته‌شون هم زیباترشون کرده( خودتون وقتی موها تون رو شونه نمی‌کنید در نظر بگیرید، کی می‌تونه با این موهای گره خورده عاشقتون بشه؟)
با تمام نقطه ضعف‌هاشون جذاب هستند! ( مثلاً مغرور که البته به شخصیت‌های مذکر و به قولی خفن رمان‌ها ما تو دنیای واقعی می‌گیم از دماغ فیل افتاده)و این از دید عاشق نیست. بلکه تمام افراد رو با این چهره‌های زیبا تحت تأثیر قرار می‌دن! اوه من چقدر خاطرخواه دارم!
منِ هشت- نه سال پیش بعد خوندن این رمان‌ها...
رمان‌ها پر شده از دختر پسرهای خیره‌کننده که بدون هیچ عمل و آرایشی زیبا هستند! موهای آشفته‌شون هم زیباترشون کرده( خودتون وقتی موها تون رو شونه نمی‌کنید در نظر بگیرید، کی می‌تونه با این موهای گره خورده عاشقتون بشه؟)
با تمام نقطه ضعف‌هاشون جذاب هستند! ( مثلاً مغرور که البته به شخصیت‌های مذکر و به قولی خفن رمان‌ها ما تو دنیای واقعی می‌گیم از دماغ فیل افتاده)و این از دید عاشق نیست. بلکه تمام افراد رو با این چهره‌های زیبا تحت تأثیر قرار می‌دن! اوه من چقدر خاطرخواه دارم!
منِ هشت- نه سال پیش بعد خوندن این رمان‌ها...
امضا : FATEME078❁
- ارسالی‌ها
- 118
- پسندها
- 4,447
- امتیازها
- 16,913
- مدال‌ها
- 10
رمان هاخیلی شبیه به هم هستن واین جذابیت رمان روازبین میبره
امضا : Yalda.bano
- ارسالی‌ها
- 3,348
- پسندها
- 43,828
- امتیازها
- 69,173
- مدال‌ها
- 38
کلیشه یعنی بدبختی ما خواننده ها
کلیشه یعنی گریه ما خواننده ها
من عنوان میگم چون اگه بخوام کامل و واضح بگم یه تومار باید بنویسم:/
1- چشمای رنگی( مردم همه چشم رنگی از پدر خانواده تااااااااااا ندیده:/)
2- ماشین های مدل بالااااااااااا
3- موهای بلنننننننننندددددددد
4- فقط فقط شغل معماری و دارای شرکت
5- ماشین جیگرم که بابام برام خریده
6- دوسته دلقکه پسره
7- منشی جذاااااببب شرکت
8- دختر جلف و پسر مومن یا برعکس که بعد داستان هردو حاج خانم حاج آقا میشن.
9- پدر معتاد
10- مادر پدر تو تصادف مردن در این مواقع یه داداش داره که هواش و خییییلییی داره
11- هیکل پسر مانکن
12- دختره هرچی میخوره چاق...
کلیشه یعنی گریه ما خواننده ها
من عنوان میگم چون اگه بخوام کامل و واضح بگم یه تومار باید بنویسم:/
1- چشمای رنگی( مردم همه چشم رنگی از پدر خانواده تااااااااااا ندیده:/)
2- ماشین های مدل بالااااااااااا
3- موهای بلنننننننننندددددددد
4- فقط فقط شغل معماری و دارای شرکت
5- ماشین جیگرم که بابام برام خریده
6- دوسته دلقکه پسره
7- منشی جذاااااببب شرکت
8- دختر جلف و پسر مومن یا برعکس که بعد داستان هردو حاج خانم حاج آقا میشن.
9- پدر معتاد
10- مادر پدر تو تصادف مردن در این مواقع یه داداش داره که هواش و خییییلییی داره
11- هیکل پسر مانکن
12- دختره هرچی میخوره چاق...
امضا : .REIHANEH.
- ارسالی‌ها
- 0
- پسندها
- 395
- امتیازها
- 2,113
- مدال‌ها
- 6
وقتی روز اول دانشگاه دونفر به هم برخورد میکنن جزوه هاشون میریزه و جابجا میشه بعد تو جزوه هاشون شماره رد و بدل میکنن
یا وقتی یه اکیپ دانشجویی میرن کوهنوردی یهو بارون میگیره و پسر مغرور داستان دختره جخالتی ماجرا رو میرسونه خونشون بعدم لیلی و مجنون میشن
یا وقتی یه اکیپ دانشجویی میرن کوهنوردی یهو بارون میگیره و پسر مغرور داستان دختره جخالتی ماجرا رو میرسونه خونشون بعدم لیلی و مجنون میشن
