- ارسالیها
- 3,497
- پسندها
- 65,240
- امتیازها
- 74,373
- مدالها
- 31
ممنون از همراهیتون ...دوستان دیگر هم همین نظر رو داشتن ...حتما بررسی میشهسلام
رمانون رو به دلیل همخوانی مطالعه کردم
از نظر ایده جالب بود اما از نظر نگارش نه
مثلاً:
سلام....؛ آروم... !
یا موارد بسیار مشابه
به نظرماگه روی خلاصه و شروع کار کنید تگتون بالاتر میره
موفق باشید ^^
ممنون عزیزم بابت تمام راهنماییها ی سازندتون...اگر درخششی هست به کمک شما دوستان میباشد.با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مسیحهی عزیز! بنده در اکثر مواقع در کنار هم در مورد این اثر متفاوت گفت و گو کردیم و نظررات رو به عرضت رسوندم. این فقط برای اعلام حضور در همخوانی هست. این رمان و داستان زیبا به قلم تو خواهد درخشید. پیروز باشی!
یاحق!
ممنون از همراهیتانسلام عزیزم من اخیراً رمانت رو مطالعه کردم و باید بگم خیلی زیبا و کنجکاو کننده بود. شخصیتها رو نزدیک به هم ولی کامل و به جا تصویرسازی کرده بودین که میشد به راحتی باهاشون ارتباط برقرار کرد البته به جز نیاز که هنوز کاملاً در موردش اطلاع نداریم. به نظر من این رمان با یه ویراستاری تر و تمیز میتونه نمرهای بالاتر از مطلوب داشته باشه. موفق باشید دوست عزیز.
با سلام خدمت نویسنده عزیز، خسته نباشید بهتون میگم.
رمان جاده میرقصد در ابتدا دارای عنوانیست که در مرز جدید و تکراری بودن قرار دارد اما ترکیب جالبی را به وجود اورده است. حضور واژه رقص شاید جدید نباشد اما جان بخشی به جاده ایده جالبی بوده است. تا حد متوسطی میتواند جاذب مخاطب باشد.
آعاز رمان بر محور شخصی به اسم سعید که به همراه هوتن برای گذراندن وقت خود به تفریح میرود. از همان ابتدا توصیفات حدوداً خوبی به چشم میخورد که البته همگی محدود به بیان چهرهها بود. توصیف فضای اطراف هنوز جای کار دارد.
حس پردازی رمان و خصوصا آغاز که نقش مهمی در جذب و ترغیب مخاطب دارد کافی نیست. بیان و لمس طبیعت به خوبی انجام نشده است که باید روی آن کار...