متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار زمستان | آتوسا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Atoosa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 309
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atoosa

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
41
امتیازها
30
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه اشعار: زمستان
شاعر: آتوسا
مقدمه:
این زمستان به چه شکل است که هر قدر در آن مینگرم، سردی روح من سردی آن سرد تر است
گرمی دست تو از تابش مطلوب خورشید مطلوب تر است


 
آخرین ویرایش توسط مدیر

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • #2
•| بسم رب العشق |•

642650_f51a41dc6db62ddb64ffaea46ee2561e.jpg


ضمن عرض سلام و خوش آمد خدمت شما شاعر محترم؛
لطفاً قبل از شروع تایپ مجموعه اشعار خود، قوانین بخش را مطالعه کنید.
قوانین بخش اشعار کاربران

پس از ارسال پانزده پست در دفتر شعرتان، می‌توانید درخواست نقد بدهید و از دیدگاه دیگر کاربران درباره اشعارتان، آگاه شوید.
تاپیك درخواست نقد و بررسی اشعار

پس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

Atoosa

نو ورود
سطح
1
 
ارسالی‌ها
2
پسندها
41
امتیازها
30
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #3
هوا تاریک و سرد است آسمان امشب
شنیدم ماه هم بیمار گشته اندکی امشب

نشانی از تو و برف و دو فنجان نیست
تصور کن که یک ساحل پر از ماهی شدست امشب

کمی با دوستان میخندد این صورت ولی میدان
غمی در بطن جان دارم که بی جانم کند امشب

نگه بر کاغذم کردم ، غمی افزوده شد بر دل
گناهش چیست این کاغذ که گشته رو سیاه امشب

مرا گویی که این احوال پاییزی ز جان و دل ، همه برکَن
ولی شهر اتاق من چه پاییزی شدست امشب

همه عمرم به دنبال شمیم عطر تو در شهرمان بودم
ولی گویی که کل شهر ، زده عطر تو را امشب

دریغ از من بکردی تو دو دستان پر از عشقت
دریغا ، هرچه شد بگذشت روم پیش خدا امشب​
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا