تفسیر شعر شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان سعدی شیرازی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 16
  • بازدیدها 837
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #1

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی​

کتاب : دیوان اشعار​

قالب شعر : غزل​

آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان سعدی شیرازی​

 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #2

ای نَفَسِ خُرمِ بادِ صبا / از بَرِ یار آمده ای ، مَرحبا​

قافلۀ شب ، چه شنیدی ز صبح ؟ / مرغِ سلیمان ، چه خبر از سبا ؟​

بر سرِ خشم است هنوز آن حریف ؟ / یا سخنی می رود اندر رِضا ؟​

از درِ صلح آمده ای یا خِلاف ؟ / با قدمِ خوف روم یا رَجا ؟​

بارِ دگر گر به سرِ کویِ دوست / بگذری ای پیکِ نسیمِ صبا​

گو رَمقی بیش نماند از ضعیف / چند کُند صورتِ بی جان بقا ؟​

آن همه دلداری و پیمان و عهد / نیک نکردی که نکردی وفا​

لیکن اگر دورِ وصالی بُوَد / صلح فراموش کند ماجرا​

تا به گریبان نرسد دستِ مرگ / دست ز دامن نکنیمت رها​

...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #3

ای نَفَسِ خُرَمِ بادِ صبا / از بَرِ یار آمده ای ، مرحبا


ای نفحۀ روح بخش باد سحرگاهی ، آفرین بر تو که از برِ یار آمده ای و بوی خوش با طراوت حاصل هم جواری با یار است .

نَفَس = نفحه و نکهت و بوی خوش
باد صبا = نسیم صبحگاهی
خرم = شاداب و شادمان
از بّر = از سوی
مرحبا = آفرین
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #4

قافلۀ شب ، چه شنیدی ز صبح ؟ / مرغِ سلیمان ، چه خبر از سبا ؟


ای کاروان شب ، از صبح وصال معشوق جه خبر داری ؟ و ای هدهد باد صبا ، از شهر سبا ، سرزمین معشوق چه پیامی آوردی ؟

قافله = کاروان
مرغ سلیمان = کنایه از هدهد که به فارسی پوپک و شانه به سر گویند . داستان این مرغ و پیام بردنش از طرف سلیمان به بلقیس ، در قران کریم آیات 20 به بعد سورۀ نمل آمده است
سبا = نام شهری است در یمن که بلقیس ملکۀ آن بود که به روایت تورات با سلیمان ، پادشاه یهود ، ملاقات کرده و با او روابط دوستانه داشته است . بر طبق روایات اسلامی ، سلیمان او را به زنی گرفت که در آیات فوق از آن یاد شده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #5

بر سرِ خشم است هنوز آن حریف ؟ / یا سُخَنی می رود اندر رِضا ؟


آیا آن یار و مصاحب ، هنوز از من خشمگین است ؟ یا از رضا و خشنودی ، گفتگویی به میان می آید ؟

حریف = یار یکدل و یکرنگ ، دوست هم پیاله و باده نوش
سخن رفتن = سخن به میان آمدن ، گفت و گو کردن
رضا = خشنودی و موافقت
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #6

از درِ صلح آمده ای یا خِلاف ؟ / با قدمِ خوف روم یا رجا ؟


ای بادِ صبا ، پیام آور صلح و آرامشی یا ناسازگاری ؟ و اینک من با ترس به سویش بروم یا با امیدواری ؟

خلاف = مخالفت و ناسازگاری
خوف = بیم و ترس
رجا = امیدواری
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #7

بارِ دگر گر به سرِ کویِ دوست / بگذری ای پیکِ نسیمِ صبا


ای یار ملایم صبحگاهی که قاصد کوی یاری ، اگر دوباره بر سرِ کوی محبوب گذر کردی .

پیک = قاصد
نسیم = باد ملایم
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #8

گو رَمَقی بیش نماند از ضعیف / چند کُند صورتِ بی جان بقا ؟


پیام مرا به او برسان و بگو که از منِ ضعیف ، جز نیم جانی باقی نمانده است . به راستی کالبد بی جان من ، یعنی جسمِ من دور از تو که در حکمِ جان هستی ، چه قدر می تواند بقا و دوام داشته باشد .

رمق = باقی جان / تاب و توان
صورت بی جان = کالبد و جسم بی جان
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #9

آن همه دلداری و پیمان و عهد / نیک نکردی که نکردی وفا


ای یار ، پس از آن همه دلبری و عهد و پیمان ، کارِ درستی نکردی که وفای خویش را به سر نبردی .

نیک = خوب
وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
1/6/20
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,930
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
سطح
30
 
  • نویسنده موضوع
  • #10

لیکن اگر دورِ وصالی بُوَد / صلح فراموش کند ماجرا


اما در صورتی که زمانی برای پیوستگی و وصال وجود داشته باشد . صلح و آشتی تو با من این رویداد را به دست فراموشی خواهد سپرد و از یادِ من خواهد برد .

لیکن = اما ، ولی ، با این همه ، در فارسی به صورت لیک هم بکار می رود
دور = وقت و زمان و نوبت
فراموش کند = موجب فراموش گردانیدن شود
ماجرا = سرگذشت ، قصه و واقعه ، سرگذشت و اتفاق و آنچه گذشته باشد
 
امضا : SAN.SNI
عقب
بالا