متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته مجموعه دلنوشته‌های صرف فعل خواستنت | سارینا خدائی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع -Sinere
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 944
  • کاربران تگ شده هیچ

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام دلنوشته: صرف فعل خواستنت
نام نویسنده: سارینا خدائی
مقدمه:
شاید نتوانم روبه‌رویت بایستم و فریاد عشق برآورم!
اما...
کلمه ها غرق در فریاد هستند!
در الفبای عشق من تنها یک کلمه وجود دارد...
آن‌هم نام توست!
که با هر لغزشی که از قلمم سر میزند؛رهسپار دیار کاغذ می‌شود
 
آخرین ویرایش
امضا : -Sinere

GHAZAL NAROUEI

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,055
پسندها
55,663
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
19
  • #2
•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
a42826_24585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
***

قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"
پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : GHAZAL NAROUEI

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #3
هیس!
گوش کن...
می‌شنوی؟!
این صدای سکوت است...
سکوتی که حاضرم تنها با صدای ضربان قلبت، شکسته شود!
منظم و گنگ!
 
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #4
در بلندای کلمه‌ام
در ژرفای احساسات‌ام
در گوشه ذهن آشفته‌ام
در رأس قلب‌ام
تنها و تنها یک صدا می‌آید...
صدایی که با هر ضربان قلبم
به تک تک سلول‌هایم تزریق می‌شود...
صدایی که می‌گوید...
دوستت دارم!
 
آخرین ویرایش
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #5
خیاط بی انصافی است...
با چند سانت دوریت
چنان قلبم را تنگ می‌کند
که دیگر جایی برای خودم نمیماند:)​
 
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #6
میبینی...
هیچ چیز در دنیا حقیقی نیست!
حتی آینه که بند بند وجودش را با راستی گره زده اند دست راستت را چپ نشان می دهد
اما...
یک چیز حقیقیست...
آن هم احساسی است که من دارم
احساسی که تکه تکه اش درست و راست است
احساسی به استواری کوه...
به لطافت پر...
احساسی که دیگران نامش را عشق گذاشته اند
اما برای من...
نام دیگری دارد...
آن احساس تمام زندگی من است
تمامش...
 
آخرین ویرایش
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #7
زیباست...
دلنشین است...
چشم نواز است...
لبخندت را میگویم!
صدایت سراسر شوق زندگی من است...
وقتی که آرام در گوشم زمزمه میکنی
...دوستت دارم...
انگار جهان هم از شوق قلب من از گردش می ایستد
و بند بند وجودم ذوق داشتنت را فریاد میزند:)
 
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #8
میدانی عشق را نمی‌توان در کلمه گنجاند
نمی‌توان در فهم گنجاند
در عقل هم جا نمی‌شود
عشق همه وجودت را می‌خواهد
به تک تک رگ‌هایت نفوذ می‌کند
وسراسر زندگیت را لبریز می‌کند
اما...
این تو هستی که تصمیم می‌گیری
لبریز از ذوق شوی یا نفرت...
 
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #9
میتوانم روبه رویت بایستم وبگویم ازت متنفرم درحالی که قلبم حتی از درد کوچکت فشرده میشود
میتوانم وقتی از کنارت رد میشوم نگاهت نکنم درحالی که دلم پر میکشد برای گوشه چشمی نگاه به تو
میتوانم با دلدارت بگویم وبخندم درحالی که از درد و نفرت لبریز هستم
میبنی!
من آدم خطرناکی هستم پس تا میتوانی از من دور بمان
حتی با اینکه دوریت دیوانه وار مرا می‌کشد:)
 
امضا : -Sinere

-Sinere

کاربر انجمن
سطح
24
 
ارسالی‌ها
342
پسندها
14,979
امتیازها
34,663
مدال‌ها
14
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #10
در پس پرده تاریک عقل آیا میتوان سخنی از عشق برد؟
گفتی اگر عشق در عقل می‌گنجید که نامش عشق نبود
 
امضا : -Sinere

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا