متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شب نشینی شب نشینی با نویسنده افتخاری رزمین رولینگ | ویژه برنامه نوروزی انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Łacrîmosã
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 1,807
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رزمین رولینگ

نویسنده افتخاری
سطح
19
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
12,222
امتیازها
30,713
مدال‌ها
14
سن
22
  • #11
سلام
وققتون بخیر
چطور میشه در طول نوشتن رمان روند خوبی داشته باشه و دچار وقفه نشه؟
سلام
اوقات شما هم خوش
دو برداشت از سوالتون کردم:
۱. این‌که رمان هرگز از ریتمِ خودش نیفته و قوی و پرکشش پیش بره.
راه حل: خودتون رو به جای خواننده بذارید و به این فکر کنید کجای داستان، می‌تونه باعث بشه خمیازه بکشید. به عنوان نویسنده، درست زمانی به حدِ والای خودتون می‌رسید که بتونید بهترین قاضی برای ارزیابی اثرتون باشید و اگر حس کردید از تمامِ پتانسیل‌های داستان، بهره نبردید، ویرایش کنید و اسکلتِ محکم‌تری برای داستانتون در نظر بگیرید.

۲. این‌که بتونید بی‌وقفه و بدون مکث بنویسید:
شما نویسنده‌اید؛ یک انسان هستید نه ماشینِ تایپ! بنابراین طبیعیه که زمان‌هایی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : رزمین رولینگ

ِSHAB

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
108
پسندها
3,581
امتیازها
16,633
مدال‌ها
13
  • #12
مشاهده فایل‌پیوست 387098
امروز زمین می‌چرخد‌. فردا هم. پس‌فردا هم‌. هزاران روز دیگر زمین می‌چرخد و خورشید لعنتی می‌تابد و غم و شادی می‌آیند و می‌روند؛ ولی یک چیز هست که هرگز تکرار نمی‌شود. آن هم لحظه‌ایست که انتخاب می‌کنی سقوط کنی یا سر جایت بمانی‌؛ همان لحظه‌ای که برای مُردن، تردید داری اما به پشت‌ سرت نگاه نمی‌کنی تا مرددتر نشوی. این همان اشتباه ابدی توست. اگر به پشت سر نگاه کنی، می‌فهمی دقیقاً چه چیزهایی را جا گذاشته‌ای‌.
با سلام
شب نشینی امشب با سرکار خانم رزمین خالق آثار:

مرز وارون
یاقوت خونین
کورسو (جلد دوم یاقوت خونین)
از نسل...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ِSHAB

ِSHAB

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
108
پسندها
3,581
امتیازها
16,633
مدال‌ها
13
  • #13
مشاهده فایل‌پیوست 387098
امروز زمین می‌چرخد‌. فردا هم. پس‌فردا هم‌. هزاران روز دیگر زمین می‌چرخد و خورشید لعنتی می‌تابد و غم و شادی می‌آیند و می‌روند؛ ولی یک چیز هست که هرگز تکرار نمی‌شود. آن هم لحظه‌ایست که انتخاب می‌کنی سقوط کنی یا سر جایت بمانی‌؛ همان لحظه‌ای که برای مُردن، تردید داری اما به پشت‌ سرت نگاه نمی‌کنی تا مرددتر نشوی. این همان اشتباه ابدی توست. اگر به پشت سر نگاه کنی، می‌فهمی دقیقاً چه چیزهایی را جا گذاشته‌ای‌.
با سلام
شب نشینی امشب با سرکار خانم رزمین خالق آثار:

مرز وارون
یاقوت خونین
کورسو (جلد دوم یاقوت خونین)
از نسل...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ِSHAB

رزمین رولینگ

نویسنده افتخاری
سطح
19
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
12,222
امتیازها
30,713
مدال‌ها
14
سن
22
  • #14
سلام از نظر شما اگه رمان رو به زبان خودمون بنویسیم یعنی از کتابی نوشتن فاصله بگیری برای نوشتن رمان خوبه یا بد
با توجه به این‌که نظرِ خودم رو پرسیدید، باید بگم از نظرِ من عامیانه‌نوشتن کاملاً پوچ و بیهوده‌ست و ارزش ادبی نداره
 
امضا : رزمین رولینگ

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • #15
سلام عیدتون مبارک

ببخشید شما هم با این موافق هستید که نویسندگی ملزم به سنِ خاصی نیست؟
به این دلیل می‌پرسم که خیلی از افراد (مثل خودم) سن زیادی نداریم اما حداقل مدتی مثل چندین ماه یا حتی چندین سال هست که تصمیم بر این گرفتیم و از هرجایی که می‌تونستیم چیزی یاد گرفتیم تا بتونیم اثری خلق کنیم و با تلاشِ فراوان موفق هم شدیم.... ولی حتی در ذهن خودمون هم اون اثر با در نظرگرفتن سنِ کم نویسنده داوری می‌شه و مطمیناً این در ذهن مخاطب هم خواهد بود.‌‌‌... بخاطر همین کمتر می‌تونیم خودمون و آثارمون رو جدی بگیریم و چه بسا (مانند الانِ من) با خودمون در کشمکش هستیم که آیا نشر دادنِ نوشته‌هامون کار درستی هست یا خیر؟

خیلی ممنون:402:
 

رزمین رولینگ

نویسنده افتخاری
سطح
19
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
12,222
امتیازها
30,713
مدال‌ها
14
سن
22
  • #16
سلام عیدتون مبارک

ببخشید شما هم با این موافق هستید که نویسندگی ملزم به سنِ خاصی نیست؟
به این دلیل می‌پرسم که خیلی از افراد (مثل خودم) سن زیادی نداریم اما حداقل مدتی مثل چندین ماه یا حتی چندین سال هست که تصمیم بر این گرفتیم و از هرجایی که می‌تونستیم چیزی یاد گرفتیم تا بتونیم اثری خلق کنیم و با تلاشِ فراوان موفق هم شدیم.... ولی حتی در ذهن خودمون هم اون اثر با در نظرگرفتن سنِ کم نویسنده داوری می‌شه و مطمیناً این در ذهن مخاطب هم خواهد بود.‌‌‌... بخاطر همین کمتر می‌تونیم خودمون و آثارمون رو جدی بگیریم و چه بسا (مانند الانِ من) با خودمون در کشمکش هستیم که آیا نشر دادنِ نوشته‌هامون کار درستی هست یا خیر؟

خیلی ممنون:402:
سلام. سال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : رزمین رولینگ

ChakavaK

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
925
پسندها
12,189
امتیازها
35,373
مدال‌ها
19
  • #17
مشاهده فایل‌پیوست 387098
امروز زمین می‌چرخد‌. فردا هم. پس‌فردا هم‌. هزاران روز دیگر زمین می‌چرخد و خورشید لعنتی می‌تابد و غم و شادی می‌آیند و می‌روند؛ ولی یک چیز هست که هرگز تکرار نمی‌شود. آن هم لحظه‌ایست که انتخاب می‌کنی سقوط کنی یا سر جایت بمانی‌؛ همان لحظه‌ای که برای مُردن، تردید داری اما به پشت‌ سرت نگاه نمی‌کنی تا مرددتر نشوی. این همان اشتباه ابدی توست. اگر به پشت سر نگاه کنی، می‌فهمی دقیقاً چه چیزهایی را جا گذاشته‌ای‌.
با سلام
شب نشینی امشب با سرکار خانم رزمین خالق آثار:

مرز وارون
یاقوت خونین
کورسو (جلد دوم یاقوت خونین)
از نسل...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رزمین رولینگ

نویسنده افتخاری
سطح
19
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
12,222
امتیازها
30,713
مدال‌ها
14
سن
22
  • #18
سلام
عیدتان فرخنده
وقتتان به نیکی
چطور آغاز کردین نویسندگی رو؟
اولین کارتون و سختی هاش؟
سلام. عید شما‌ هم مبارک.
قبل از نویسنده‌شدن، همه‌ی ما در آغاز، خواننده‌‌های قهاری بودیم. این‌قدر کتاب‌خوندن رو دوست داشتم که دلم می‌خواست خالق یکی از همون کتاب‌ها باشم.
اولین کارم "یاقوت خونین" بود. فضای رمان، متفاوت بود و نیاز به تحقیقاتِ زیادی داشت و برای من که تازه‌کار بودم، قدمی جاه‌طلبانه به حساب می‌اومد.
با این حال، نوشتمش و هنوز هم به روزهای خوبی فکر می‌کنم که با امیدی که هنوز پا برجا بود، این رمان رو نوشتم.
 
امضا : رزمین رولینگ

~HADIS~

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,266
پسندها
19,088
امتیازها
42,073
مدال‌ها
27
سن
20
  • #19
سلام رزا
خوبی؟
پرز وارون رو کی میدی واسه چاپ؟
دلم تنگه واسه دارا*-*
توصیفات مکان رو تا چه حد قبول داری؟
 

رزمین رولینگ

نویسنده افتخاری
سطح
19
 
ارسالی‌ها
255
پسندها
12,222
امتیازها
30,713
مدال‌ها
14
سن
22
  • #20
سلام رزا
خوبی؟
پرز وارون رو کی میدی واسه چاپ؟
دلم تنگه واسه دارا*-*
توصیفات مکان رو تا چه حد قبول داری؟
سلام، ممنون. خوبم. امیدوارم شما هم خوب باشی
بله برای چاپ تحویل دادم.
توصیفات مکان در حدی باید باشن که خواننده فکر نکنه نویسنده داره بیش از حد کشش میده. نویسنده می‌تونه یه طرحِ کلی از مکان به خواننده بده. بد نیست بدونید خیلی از خواننده‌ها اصلاً توصیفات رو هم نمی‌خونن.
 
امضا : رزمین رولینگ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا