تفسیر شعر شرح و تفسیر غزل شماره 4 دیوان سعدی شیرازی

  • نویسنده موضوع hadi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 12
  • بازدیدها 3,408
  • کاربران تگ شده هیچ

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 4 دیوان سعدی شیرازی
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #2

اگر تو فارغی از حالِ دوستان ، یارا / فراغت از تو میسّر نمی شود ما را​

تو را در آینه دیدن جمالِ طلعتِ خویش / بیان کند که چه بوده ست ناشکیبا را​

بیا که وقتِ بهار است ، تا من و تو به هم / به دیگران بِگُذاریم باغ و صحرا را​

به جایِ سروِ بلندِ ایستاده بر لبِ جوی / چرا نظر نکنی یارِ سرو بالا را ؟​

شمایلی که در اوصافِ حُسنِ ترکیبش / مجالِ نطق نَماند زبانِ گویا را​

که گفت در رخِ زیبا نظر خطا باشد ؟ / خطا بُوَد که نبینند رویِ زیبا را​

به دوستی که اگر زهر باشد از دستت / چنان به ذوقِ ارادت خورم که حلوا را​

کسی ملامتِ وامق کند به نادانی / حبیبِ من ،...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #3

اگر تو فارغی از حالِ دوستان ، یارا / فراغت از تو میسّر نمی شود ما را

ای یار ، اگر تو به حالِ دوستان نمی اندیشی ، برای ما آسودگی از تو مقدور نیست .

فارغ = بی خبر و آسوده .
فراغت = آسودگی و فراموشی .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #4

تو را در آینه دیدن جمالِ طلعتِ خویش / بیان کند که چه بوده ست ناشکیبا را

اگر تو آیینه ای به دست بگیری و زیبایی رخسارت را در آن بنگری ، درمی یابی که چرا دوستار تو ، بی تاب و ناشکیباست . یعنی دلیل بی تابی عاشق دیدن زیباییِ چهرۀ توست .

طلعت = صورت و رخسار .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #5

بیا که وقتِ بهار است ، تا من و تو به هم / به دیگران بگُذاریم باغ و صحرا را

اکنون که فصلِ بهار است ، بیا تماشای باغ و صحرا را به دیگران واگذاریم و با هم بودن را به گلگشت و تماشای باغ و صحرا برتری دهیم و از بهار عاشقی لذّت ببریم .

بگذاریم = واگذاریم و رها کنیم .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #6

به جایِ سروِ بلندِ ایستاده بر لبِ جوی / چرا نظر نکنی یارِ سرو بالا را

چرا آدمی باید آنقدر بی ذوق باشد که به جای پرداختن به سروِ بالای معشوق به سروِ ایستاده بر لب جوی نظر افکند ؟ یعنی سروِ بلتد ایستاده بر لب جوی از آنِ دیگران و سروِ قامتِ معشوق از آنِ ما .

بالا = قد و قامت .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #7

شمایلی که در اوصافِ حُسنِ ترکیبش / مجالِ نطق نمانَد زبانِ گویا را

آن قد و قامت و رخساری که زبان گویا نمی تواند در وصفِ زیبایی و ترکیبش سخن بگوید . یا زبان قادر به توصیف و بیان زیبایی او نیست .

شمایل = جمع شمال و شمیله است و در لغت به معنی خوی ها و خصلت هاست ولی در اینجا به معنی چهره ، صورت ، تصویر و تمثال بکار رفته است .
حُسنِ ترکیب = جمال و زیبایی ، صورت و اندام .
نطق = سخن گفتن .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #8

که گفت در رُخِ زیبا نظر خطا باشد ؟ / خطا بُوَد که نبینند روی زیبا را

چه کسی می گوید که نگریستن به چهرۀ زیبا ، خطاست ؟ برعکس ، ندیدن روی زیبا و محروم ماندن از تماشای زیبایی خطاست .

نظر = نگاه .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #9

به دوستی که اگر زهر باشد از دستت / چنان به ذوقِ ارادت خورم که حلوا را

سوگند به دوستی که اگر زهر از دستِ تو بنوشم ، یعنی تو آن را به من بدهی . چنان با میل و اشتیاق می خورم که گویی حلواست .

به دوستی = قسم به دوستی و مصاحبت .
ذوق = چشیدن و چاشنی ، لذت و شادی .
ارادت = دوستی از روی اخلاص و توجه خاص .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI

hadi

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
30/7/19
ارسالی‌ها
3,546
پسندها
17,873
امتیازها
71,673
مدال‌ها
101
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #10

کسی ملامتِ وامق کند به نادانی / حبیب من ، که ندیده ست رویِ عذرا را

ای محبوب من ، فقط کسی که روی عذرا را ندیده است ، می تواند از سرِ نادانی ، وامق را به خاطرِ دوست داشتن عذرا سرزنش کند .

ملامت = سرزنش .
حبیب من = ای حبیب من و معشوق من ، منادی است ولی حرف ندای آن حذف شده است .
وامق و عذرا = وامق ، اسم شاهزادۀ یمنی است که عاشق شاهزاده خانمی چینی به نامِ عدرا بود .
 
امضا : hadi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] SAN.SNI
عقب
بالا