نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

ادامه بدم؟


  • مجموع رای دهندگان
    12

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #491
‏من دیگه زورم به اینهمه دلتنگی نمیرسه
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #492
تحمل می‌کنم، ولی نمی‌دونم چرا تحمل می‌کنم.
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #493
خنده های عصبی من...
از گریه های هر شب تو خیلی خطرناک تره!
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #494
احترام وقتی احترام میاره که طرف جنبه شو داشته باشه وگرنه توقع میاره
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #495
تهش میشی نفت ؛ از گذشتَت سیاه تر!
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #496
یه گل تو گلدونت باشه کافیه ، دورو برتو پر علف هرز نکن
 

Daryash

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
10
پسندها
41
امتیازها
33
  • #497
خیلی وقتا فرصت ها درست رو به روی ما هستن، این ما هستیم که از ریسک کردن میترسیم.
 

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,260
پسندها
19,560
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
  • #498
شاید گریه نکنم اما درد میکشم
شاید چیزی نگم اما احساس میکنم
شاید نشون ندم اما اهمیت میدم
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,260
پسندها
19,560
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
  • #499

آدما یه وقتایی نیاز دارن یه "تُ" تو زندگیشون داشته باشن.
یکی باشه که آدم اگه یه جایی تو بالا و پایین این چرخ روزگار کم آورد، همیشه خیالش خاطر جمع باشه که اون ‌"تُ" به جای دو‌تاشون چرخ‌نامیزون روزگار رو می‌چرخونه و سنگینیِ بدبار سختی‌ها رو‌ یه تنه به دوش می‌کشه.
انقد مردانگی می‌کنه، تا اصلا حالت خوب میشه.
دوباره میشی همون آدم سابق!
یعنی ...
یکی باشه که بد یا خوب، درست یا غلط هات رو به‌دیده‌ی منت قبول کنه.
اینکه‌...
بعد از یک‌خبط ناخواسته، چاقوی غیرت نابه‌جا و کورکورانه‌ش رو‌چوب نکنه و بکوبه به فرق سرت‌!
یکی که کنارش از این که ناخواسته اشتباه کنی دلت نترسه.
چه خوب میشه اگه...
اولین تُ های زندگی‌ هر آدمی
پدر و مادرش...
خواهر و برادرش باشن!

آدم‌ ها به نظرم بیشتر از هر چیزی به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : S_MELIKA_R

S_MELIKA_R

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,260
پسندها
19,560
امتیازها
46,373
مدال‌ها
30
  • #500

من همه چیو عوض کردم
افکارم
شخصیتم
لباس پوشیدنم
زندگیم
همشو عوض کردم تا یه زندگیه جدید بسازم
یه آدم قوی بسازم
اما...
همه اینا بهانه بود واسه اینکه حسمو به تو عوض کنم
اما بازم نشد
باز به محض دیدنت شبیه همون دختر بچه چار پنج ساله ای میشم که بغض راهه گلوشو میبنده
 
امضا : S_MELIKA_R

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا