متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها 00:00

  • نویسنده موضوع ✧Blue
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 60
  • بازدیدها 2,011
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #41
ما هر کسی را طوری می‌کُشیم بعضی‌ها را با گلوله، بعضى‌ها را با حرف، و بعضی‌ها را با کارهایی که کرده‌ایم، و بعضی‌ها را با کارهایی که تا به امروز برای آن‌ها نکرده‌ایم :)

-فئودور داستایوفسکی
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #42
تو را دارم و از هیچ‌چیز غمم نیست. از صفر که هیچ، از منهای بی‌نهایت شروع خواهم کرد و از هیچ‌چیز نمی‌ترسم. من در آستانه‌ی مرگی مأیوس، در آستانه‌ی "عزیمتی نابهنگام" تو را یافتم؛ وقتی تو به من رسیدی من شکست مطلق بودم، من مرده بودم. پس حالا دیگر از چه چیز بترسم؟

- احمد شاملو
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #43
این باطری خرابا رو دیدین کلی طول میکشه شارژ شه ولی بعد از یک ساعت خالی میشه؟ وضعیت خوشحالی ما هم مثل اوناست :)
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #44
از اونجایی که بیشترین حد ناراحتی رو کسایی بهم وارد میکنن که دوسشون دارم
تصمیم دارم یه اسلحه بخرم و فقط هر کی رو دوسش دارم بکشم :/
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #45
از چهره مهتاب ؛ لکش قسمت ما شد
از عشق ؛ غم مشترکش قسمت ما شد

هی فال گرفتیم در آیینه تقدیر

زنگار گرفت و ترکش ؛ قسمت ما شد

وقتی که فلک ؛ حکم به تنهایی ما داد

’بر خورد ورقها و تکش ؛ قسمت ما شد

عمریست که آشفته این بود و نبودیم؛

از مساله ساده ؛ شکش قسمت ما شد.

گفتند که ایام جوانی چه قشنگ است.

غمها و شب و شاپرکش ؛ قسمت ما شد

نامرد رفیقان ؛ به خدا بشکند این دست
وقتی که فقط بی نمکش ؛ قسمت ما شد.


 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #46
این حجم از دیوانِگی از منِ پُر منطق بعید بود....
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #47
افکار ما بوی مرگ میدهند و روحمان خواستار زندگی‌ست :)
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #48
در جمجه های مدرن ما ذهن هایی متعلق به عصر حجر خوابیده است...
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #49
به سمت پل میروم ؛ در راه یک نفر به من لبخند بزند نخواهم پرید =)
 

✧Blue

کاربر سایت
سطح
2
 
ارسالی‌ها
93
پسندها
246
امتیازها
1,153
مدال‌ها
3
  • نویسنده موضوع
  • #50
شاید نتوانم زندگی ات را روشن کنم؛ اما چشمانت که به تاریکی عادت کند ، مرا کنارت میبینی که ایستاده ام...
^^
 
آخرین ویرایش
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا