از چهره مهتاب ؛ لکش قسمت ما شد
از عشق ؛ غم مشترکش قسمت ما شد
هی فال گرفتیم در آیینه تقدیر
زنگار گرفت و ترکش ؛ قسمت ما شد
وقتی که فلک ؛ حکم به تنهایی ما داد
’بر خورد ورقها و تکش ؛ قسمت ما شد
عمریست که آشفته این بود و نبودیم؛
از مساله ساده ؛ شکش قسمت ما شد.
گفتند که ایام جوانی چه قشنگ است.
غمها و شب و شاپرکش ؛ قسمت ما شد
نامرد رفیقان ؛ به خدا بشکند این دست
وقتی که فقط بی نمکش ؛ قسمت ما شد.
♡