دیالوگ نویسی تمرین دیالوگ نویسی | ayda2283 کاربر انجمن یک رمان

[AYDA HOSSINY]

-‌میدونی یه مریضی هست که مدام به حرف‌هایی که قرار نیست بگی فکر می کنی.
- خب فکر نکن.
- اخه نباید یادم بره که چه چیزایی رو نباید بگم.
- خب فکر بکن
- اون موقع بیشتر به این نتیجه میرسم که باید بگمشون

 

[AYDA HOSSINY]

- بهم یه چیزی بگو تا اروم بشم.
- هیچوقت تموم نمیشه
- این الان دلداریه؟
- مغز ادم وقتی می فهمه که دردا تموم نمیشه، غم‌ها تموم نمیشه، مشکلات تموم نمیشه بهشون عادت می کنه ولی تا وقتی منتظر تموم شدنشونی مدام درد می کشی.
- اره اونا تموم نمیشن این منم که تموم میشم.

 

[AYDA HOSSINY]

- ازم دست بردار، دیگه بهم فکر نکن.
- یه اصل روانشناسی هست که میگه اگه سعی کنی دست از فکر کردن به چیزی برداری بیشتر بهش فکر می کنی.
- می خوای تا ابد عمرت و با فکر کردن به من بگذرونی؟
- تو می خوای تا ابد عمرت و با نفس کشیدن بگذرونی؟

 

[AYDA HOSSINY]

- دوستم نداشته باش، فقط برای دوثانیه
- دیوونه شدی؟ چرا؟
- میگن اگه توی این دنیا جهنم و تجربه کنی میری بهشت.

 

[AYDA HOSSINY]

- دوستت دارم.
- ممکنه بهت اسیب بزنم!
- برام مهم نیست.
- مهم نیست که اسیب ببینی؟
- وقتی یکی و دوست داری میخوای کنارش بمونی، حتی به قیمت چشمای خیست

 

[AYDA HOSSINY]

- من اون و دوست داشتم
- ولی تو بهش خ**یا*نت کردی
- فقط میخواستم ببینم یکی دیگه میتونه جاش و بگیره یا نه؟!
- تونست؟
- من نتونستم جاش و بهش بدم.

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[AYDA HOSSINY]

- شاید از اولش همه چیز اشتباه بود
- هیچی با اون اشتباه نبود.
- اما تو درد کشیدی، شکستی، اون ترکت کرد!
- ولی اون و داشتم، حتی برای مدت کوتاه