- ارسالیها
- 4,948
- پسندها
- 94,553
- امتیازها
- 77,384
- مدالها
- 55
- نویسنده موضوع
- #1
- از کِی؟
- چی از کی؟
- از کی رسیدیم به اینجا؟
- اینجا کجاست؟
- اینجایی که...همینجایی که چشمات...چشمات پر از درده و من فقط نگاه میکنم...همینجایی که یه لایهی ظریف شیشهای اومد روی قهوهای چشمات و من نتونستم کاری کنم...
- خوبم.
- باشه تو خوبی، من خوب نیستم...من مغزم درد میکنه از اینکه نمیتونم لااقل بغضتو تبدیل به اشک کنم...لااقل نفستو روون کنم...لااقل قلبتو...
- بسه...هیچ کدوم از این کارا رو منم نمیتونم برات بکنم، پس وظیفهای نیست، دینی نیست...
- تو هستی.
- خب تو هم هستی.
- تو هستی، توی قلب منی، توی مغز منی، توی روح منی...من فقط هستم، یه منِ بیمصرف که میتونه بشینه آب شدنت رو ببینه.
- چی از کی؟
- از کی رسیدیم به اینجا؟
- اینجا کجاست؟
- اینجایی که...همینجایی که چشمات...چشمات پر از درده و من فقط نگاه میکنم...همینجایی که یه لایهی ظریف شیشهای اومد روی قهوهای چشمات و من نتونستم کاری کنم...
- خوبم.
- باشه تو خوبی، من خوب نیستم...من مغزم درد میکنه از اینکه نمیتونم لااقل بغضتو تبدیل به اشک کنم...لااقل نفستو روون کنم...لااقل قلبتو...
- بسه...هیچ کدوم از این کارا رو منم نمیتونم برات بکنم، پس وظیفهای نیست، دینی نیست...
- تو هستی.
- خب تو هم هستی.
- تو هستی، توی قلب منی، توی مغز منی، توی روح منی...من فقط هستم، یه منِ بیمصرف که میتونه بشینه آب شدنت رو ببینه.