شاعرغیرپارسی اشعار اریش فرید

  • نویسنده موضوع سـایهـ سـار؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 579
  • کاربران تگ شده هیچ

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
من چشم دارم

من چشم دارم
چرا که تو را می‌بینم
گوش دارم
چرا که تو را می‌شنوم
و دهان
چرا که تو را می‌بوسم

آیا چشم‌ها و گوش‌های من است
آن‌گاه که تو را
نمی‌بینم
نمی‌شنوم
و آن
دهان من است
آن‌گاه که تو را
نمی‌بوسم ؟

اریش فرید
مترجم : آزاد عندلیبی
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #12
فقط ترا دوست دارم


از آن رو که عشق به تو
در من است
و تو دوری
با این خطر مواجهیم
که عاشق عشقم به تو شوم

از آن رو که اشتیاقم به تو
در من است
و تو دوری
با این خطر مواجهیم
که عاشق اشتیاقم به تو شوم

از آن رو که غمم
از آن همه دوری ات
در من است
بیم آن می رود
که عاشق غم خود شوم

پس فقط باید
چشم هایم را ببندم
و تو را پیش روی خود بنگرم
تو را ، نه عشق را
نه اشتیاق و
نه اندوهم را

و آن گاه
عاقبت این را بدانم
که نه عاشق اندوه خود
نه اشتیاق خود
و نه عشق خود ، به تو نیستم
فقط تو را دوست دارم

#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
زندگی
شاید
آسان تر می بود
اگر هرگز
تو را ندیده بودم

اندوهمان کم تر می بود
هر بار
که ناگزیریم از هم جدا شویم
ترسمان کم تر می بود
از جدایی بعدها
و بعدترها

و نیز وقتی نیستی
این همه
در اشتیاق توان سوزت نمی سوختم
که می خواهد به هر قیمتی
ناممکن را ممکن سازد
آن هم فوری
در اولین فرصت
و آن گاه که تحقق نیافت
سرخورده می شود و
به نفس نفس می افتد

زندگی
چه بسا
آسان تر می بود
اگر تو را
ندیده بودم
فقط این که در آن صورت
دیگر زندگی من نبود
#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
عقل می‌گوید
که دیوانگی‌ست
عشق می‌گوید
همانی که هست

هشیاری می‌گوید
که ناخرسندیست
ترس می‌گوید
جز رنج ، هیچ‌چیز نیست
فراست می‌گوید
آینده‌ای ندارد
عشق می‌گوید
همانی که هست

غرور می‌گوید
مضحک است
هشیاری می‌گوید
احمقانه است
تجربه می‌گوید
غیرممکن است
عشق می‌گوید
همانی که هست
#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #15
آفتاب‌ِ من
برای‌‌ِ درخشیدن
به آسمان‌ِ تو
رفته است

برای‌ِ من
تنها ماه مانده است
که او را
من از تمامی‌ ابرها صدا می‌زنم

ماه به من دلگرمی می‌دهد
که روزی تابشش
گرم‌تر و
روشن‌تر خواهد شد
نه ، این زرد ، رنگی دیگر نخواهد شد
این رنگ
که یادآور‌ِ ملال و سردی است

باز آی آفتابا
روشنای و گرمای‌ِ افزون‌ِ ماه
فرای‌ِ
طاقت‌ِ من‌‌اند

#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
پیش از آن که بمیرم
دگرباره سخن می‌گویم
از گرمی زندگی
تا تنی چند بدانند
زندگی گرم نیست
می‌توانست ولی گرم باشد

پیش از آن که بمیرم
دگرباره سخن می‌گویم
از عشق
تا تنی چند بگویند
عشق بود
عشق باید باشد

پیش از آن که بمیرم
دگرباره سخن می‌گویم
از بخت خوش امید بستن به خوشبختی
تا تنی چند بپرسند:
چیست این خوشبختی
کی برمی‌گردد ؟
#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
در آغاز عاشق شدم
به برق نگاهت
به خنده ات
به اشتیاقت به زندگی

اکنون نیز دوست می دارم گریه ات را
و بیم ات را و نگرانی ات را
از فردا
و درماندگی نهفته
در چشمانت را

اما در برابر هراسی که داری
می خواهم یاری ات دهم
زیرا شوقم به زندگی
هنوز در برق نگاهت نهفته است
#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #18
به عشق
اما عشق
که به اندیشه ات فرو می برد

به اندیشه
اما اندیشه
که اندوهگینت می کند

به اندوه
اما اندوه
که به ترحم می انجامد

به ترحم
اما ترحم
که به نومیدی می کشاند

به نومیدی
اما نومیدی
که به پرسش می انجامد

به پرسش
اما پرسش
که به پاسخ می انجامد

به پاسخ
اما پاسخ
که به سرکشی می انجامد

به سرکشی
اما سرکشی
که به مرگ می انجامد

پس سرانجام به مرگ
اما بی سرکشی
بی ترحم
بی عشق
زندگی را چه معنایی ست ؟
#اریش_فرید
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

FakhTeh

ارشد بازنشسته +‌ طراح انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/1/20
ارسالی‌ها
3,943
پسندها
41,789
امتیازها
71,671
مدال‌ها
36
سطح
40
 
  • #19
هنگامی که تو را می‌بوسم

هنگامی که تو را می‌بوسم
تنها دهان تو نیست که بر آن بوسه می‌زنم
تنها ناف تو نیست
تنها شکم تو نیست که می‌بوسم‌اش
من حتا
پرسش‌های تو را می‌بوسم
آرزوهای تو را
عکس‌العمل تو را می‌بوسم
شک‌های تو را
شهامت‌ات را
عشق‌ات را به من
و
رهایی‌ات را از من
من به پاهای تو بوسه می‌زنم
که به این‌جا آمده‌اند و دوباره
از این‌جا خواهند رفت

من
تو را می‌بوسم
همین‌گونه که هستی
هم‌آن‌گونه که خواهی‌ بود
فردا و فرداها
هنگامی که حتا
هنگامه‌ی من نیز گذشته است.


ترجمه از اعظم کمالی
 
امضا : FakhTeh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raaz6771

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
7
بازدیدها
190
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
131
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
162
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
137
پاسخ‌ها
6
بازدیدها
209

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا