هنگامی که تو را میبوسم
هنگامی که تو را میبوسم
تنها دهان تو نیست که بر آن بوسه میزنم
تنها ناف تو نیست
تنها شکم تو نیست که میبوسماش
من حتا
پرسشهای تو را میبوسم
آرزوهای تو را
عکسالعمل تو را میبوسم
شکهای تو را
شهامتات را
عشقات را به من
و
رهاییات را از من
من به پاهای تو بوسه میزنم
که به اینجا آمدهاند و دوباره
از اینجا خواهند رفت
من
تو را میبوسم
همینگونه که هستی
همآنگونه که خواهی بود
فردا و فرداها
هنگامی که حتا
هنگامهی من نیز گذشته است.
ترجمه از اعظم کمالی